اوایل سال ۱۳۹۲ بود که در یک شرکت عمرانی بزرگ بعد از رایزنی‌های زیاد، در واحد فنّی پروژه، مشغول به کار شدم. مسئول مستقیم بنده، مهندسی با تجربه بود که سال‌ها در پروژه‌های مختلف فعالیت داشت. من اوایل خیلی نمی‌توانستم ارتباط حرفه‌ای با ایشان برقرار کنم ولی کم‌کم با تکنیک‌های که فرا گرفته بودم، به او نزدیک شدم، آنقدر نزدیک که بنده را به عنوان معاونت فنّی خود منصوب کرد و در نبود ایشان من سرپرست کارگاه بودم. اوضاع در همه ابعاد خوب پیش می‌رفت غیر یک موضوع و آن هم مسئله مرخصی گرفتن. ایشان به علّت روحیات خاصّی که داشت به نیروهای تحت نظارت خود به سختی مرخّصی می‌دادو همه کارمندان و مهندسین از این رویداد، دلگیر بودند. امّا من با یک تکنیک ارتباط موثر این گره را باز کردم. یادم می‌آید که آن سال به یک مرخصی بلند مدت برای رفتن به مسافرت نیاز داشتم و می‌دانستم اگر بخواهم مثل همه افراد به صورت عادی از ایشان درخواست مرخصی کنم، قطعاً با خواسته‌ام مخالفت می‌کند. روش «صحبت درباره موضوعات مورد علاقه طرف مقابل» را به کار بستم. در زدم و با کسب اجازه از آقای رئیس وارد اتاقش شدم. سرش مثل همیشه در کتاب‌های فلسفی بود چون شخصیتی بود که به این نوع موضوعات (فقهی و فلسفی) علاقه‌ی زیادی داشت و اتفاقاً من هم، بعد از دست دادن و احوال‌پرسی، شروع کردم به صحبت کردن درباره مباحث مورد علاقه او یعنی مبانی فلسفی، ناگهان اتفاق باورنکردنی رخ داد، از جایش برخواست، خنده‌ای کرد و در اتاقش را بست. آمد کنار من نشست و شروع کرد به صحبت کردن در مورد همان موضوعات. هر چقدر زمان می‌گذشت به شور و شعف آقای رئیس افزوده می شد، در همین حال و هوا یک ندایی در وجودم زمزمه کرد که امید حالا وقتشه… برگه مرخّصی بلندمدت خودم را که از پیش نوشته بودم،در همان فضای دلپذیر به سرپرست خودم ارائه کردم و ایشان بدون اینکه حتّی سوالی بپرسد،آن را با کمال میل تایید کرد وآن جا بود که من باز هم به معجزه ارتباط موثر ایمان آوردم. بله بزرگواران من با همین راهکار توانستم این راه پر پیچ و خم را، سهل و هموار کنم.درپیان اگرخوانندگان گرامی سوال یا ابهامی درمورد این تکنیک داشتند می توانند به شماره تلفن۰۹۹۰۷۳۲۳۷۱۰تماس حاصل فرمایید.
