چطور با تنهایی و کمرویی کنار بیاییم؟
اگه از اون دسته افرادی هستید که از نظر اجتماعی بی دست و پا هستید؟این مقاله برای شما نوشته شده است
آیا احساس تنهایی می کنید اما نمی دانید که چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنید؟ در اینجا حتی اگر خجالتی هستید نحوه پیدا کردن دوست آورده شده است
کم رویی یک مشکل جزیی در رفتار است که بسیاری از افراد می توانند آن را خود به خود کنار بگذارند. اما اگر این مشکل فرد را خسته کند و مشکلات عاطفی و جسمی برای او به وجود آورد، در این صورت دیگر نمی توان از کنار آن به راحتی گذشت و حتما باید به فکر چاره بود، چون در غیر این صورت ، فرد را به انزوا و افسردگی می کشاند
کم رویی یک پدیده پیچیده روانی – اجتماعی است. کم رویی یک صفت یا ویژگی ارثی (ژنتیکی) نیست، بلکه اساسا در نتیجه روابط نادرست بین فردی وسازش نایافتگی های اجتماعی در مراحل اولیه رشد (در خانه و مدرسه) پدیدار می گردد. با این که برخی از روان شناسان نظیر کتل بر این عقیده اند که بعضی افراد با زمینه کم رویی متولد می شوند، اما باید توجه داشت که بحث درباره زمینه کم رویی و استعداد بیش تر بعضی از کودکان در ابتلا به کم رویی، به معنای ارثی بودن آن، مثل رنگ چشم و پوست نیست. بدیهی است کودکان کم رو عموما متعلق به والدینی هستند که خودشان کم رویی دارند. لیکن این بدان معنی نیست که این قبیل کودکان کم رویی را از طریق ژن های ناقل از والدین خود به ارث برده اند، بلکه اساسا بدین معناست که کم رویی را از آن ها یاد گرفته اند
درک کمرویی و تنهایی
به عنوان انسان ، ما موجوداتی اجتماعی آفریده شده ایم. داشتن دوستان باعث خوشبختی و سلامتی ما می شود. از نظر مشاوران روانشناس وروانپزشک، ارتباط اجتماعی برای سلامت روان و سلامت عاطفی ما مهم است. با این حال بسیاری از ما خجالتی و از نظر اجتماعی درونگرا هستیم. ما در کنار افراد نا آشنا احساس آشفتگی می کنیم ، مطمئن نیستیم که چه چیزی بگویم یا از اینکه دیگران ممکن است درباره ما چه فکر کنند نگران هستیم. این می تواند باعث شود که از موقعیت های اجتماعی دوری کنیم ، خود را از دیگران جدا کنیم و به تدریج منزوی و تنها شویم.
تنهایی یک مشکل شایع در بین افراد با هر سن و با هر پیشینه ای است ، اما با این وجود اکثر ما در پذیرش آن مردد می شویم. تنهایی چیزی نیست که بابت آن احساس شرم کنیم. بعضی اوقات ، تنهایی نتیجه ی شرایط اطراف ماست: مثلاً شما به یک منطقه جدید منتقل شده اید. در چنین مواردی اقدامات بسیاری وجود دارند که می توانید آنها را برای دیدار با افراد جدید و تبدیل آشنایان به دوستان انجام دهید.
اما اگر مدت زیادی است که با کمرویی، احساس نا امنی در اجتماع یا ایجاد رابطه ی دوستی دست و پنجه نرم می کنید، چه می توان کرد؟ حقیقت این است که هیچ یک از ما با مهارت های اجتماعی متولد نشده ایم. اینها چیز هایی هستند که ما به مرور می آموزیم – و خبر خوب این است که شما نیز می توانید آنها را بیاموزید. مهم نیست که چقدر در مشارکت و همراهی با دیگران احساس اضطراب می کنید، شما می توانید یاد بگیرید که چگونه افکار خود-انتقادی تان را ساکت کنید، عزت نفس خود را تقویت کنید و در تعامل خود با دیگران اعتماد به نفس بیشتری کسب کنید. لازم نیست شخصیت خود را تغییر دهید ، با آموختن مهارت های جدید و اتخاذ دیدگاهی متفاوت می توانید بر احساس خجالت یا حس ناخوشایندتان در محیط های اجتماعی غلبه کنید ، تنهایی را از خود کنید و از دوستی های محکم و عمیق لذت ببرید.
آیا کمرویی و ناامنی یک مشکل برای شماست؟
- آیا شما از اینکه در موقعیت های اجتماعی احمق به نظر برسید می ترسید؟
- آیا درباره آنچه که دیگران درباره شما فکر می کنند نگران هستید؟
- آیا اغلب از موقعیت های اجتماعی دوری می کنید؟
- آیا به نظر می رسد افراد دیگر در موقعیت های اجتماعی شاد تر از شما هستند؟
- آیا وقتی کسی دست رد به سینه ی شما می زند، یا به نظر بی علاقه می رسد ، آیا فکر می کنید این تقصیر شماست؟
- آیا نزدیک شدن به افراد یا پیوستن به گفتگوها برای شما دشوار است؟
- آیا بعد از گذراندن وقت با دیگران ، روی عملکرد خود تمرکز کرده و از آن انتقاد می کنید؟
- آیا بعد از معاشرت اغلب نسبت به خود احساس بدی می کنید؟
اگر به این سؤالات پاسخ مثبت داده اید ، این مقاله می تواند به شما کمک کند.
مقابله با ناامنی و هراس اجتماعی
وقتی صحبت از کمرویی و اجتماعی نبودن می شود ، چیز هایی که به خودمان می گوییم بسیار حائز اهمیت است. در اینجا چند الگوی تفکر رایج وجود دارد که می تواند اعتماد به نفس شما را تضعیف و عدم امنیت اجتماعی را تقویت کند:
- اعتقاد دارید که خسته کننده ، غیرقابل تصور یا عجیب هستید.
- معتقدید که افراد دیگر در موقعیت های اجتماعی شما را ارزیابی و قضاوت می کنند.
- معتقدید که در صورت اشتباه کردن در اجتماع ، مورد پذیرش و انتقاد قرار خواهید گرفت.
- معتقدید ترد شدن یا خجالتی بودن به لحاظ اجتماعی ، بسیار ناگوار و ویران کننده خواهد بود.
- معتقدید آنچه دیگران درباره شما چه فکر می کنند ، معرف شخصیت شماست.
اگر به این موارد معتقدید ، جای تعجب نیست که موقعیت های اجتماعی وحشتناک به نظر برسند! اما حقیقت هرگز کاملاً سیاه و سفید نیست.
مردم به شما فکر نمی کنند – حداقل به حدی که فکر می کنید نیست. بیشتر مردم گرفتار زندگی و نگرانی های خود هستند. درست مثل اینکه شما در مورد خود و نگرانی های اجتماعی خودتان فکر می کنید ، افراد دیگر در مورد خودشان فکر می کنند. آنها وقت خود را صرف قضاوت درباره ی شما نمی کنند. بنابراین وقت خود را با این ذهنیت که دیگران درباره ی شما چه فکری می کنند ، به هدر ندهید.
بسیاری از افراد دیگر به همان اندازه شما در اجتماع احساس بی دست و پایی و اضطراب می کنند. وقتی از نظر اجتماعی مضطرب هستید ، به نظر می رسد که همه افراد دیگر افرادی برونگرا با اعتماد به نفس خیلی زیاد هستند. اما این طور نیست. بعضی از افراد بهتر از دیگران این را پنهان می کنند، اما افراد درونگرای زیادی در آنجا هستند که با همان شک و تردید های شما دست و پنجه نرم می کنند. نفر بعدی که با او صحبت می کنید احتمال دارد به همان اندازه نگران آنچه درباره او فکر می کنید، باشد!
مردم بسیار صبور تر از آنچه فکر می کنید هستند. در ذهن شما ، ایده انجام دادن یا گفتن چیزی خصوصی در ملاء عام وحشت آور است. شما مطمئن هستید که همه در مورد شما قضاوت خواهند کرد. اما در واقعیت ، بسیار بعید است که مردم بخواهند برای یک معاشرت اجتماعی همچین کاری را انجام دهند. همه این کار را در برخی مقاطع انجام داده اند ، بنابراین اغلب آن را نادیده گرفته و راه خود را می روند.
یاد بگیرید که خودتان را قبول داشته باشید
وقتی متوجه شوید که مردم همه ی حرف ها و کردار های شما را بررسی و قضاوت نمی کنند ، به طور خودکار احساس تنش و اضطراب اجتماعی کمتری خواهید کرد. اما همچنان چیزی که در مورد خودتان احساس می کنید باقی مانده است. خیلی اوقات ، ما بدترین منتقدان خودمان هستیم. ما به شکلی که هرگز در غریبه ها نخواهیم دید به خودمان سخت می گیریم – چه رسد به افرادی که به آنها اهمیت می دهیم. یادگیری باور داشتن و قبول کردن خودتان یک شبه اتفاق نمی افتد – این امر نیاز به تغییر طرز فکر شما دارد.
لازم نیست که برای دوست داشته شدن، کامل باشید. در حقیقت ، نواقص و تغییرات ناگهانی ما می تواند دوست داشتنی هم باشد. حتی نقاط ضعف ما می تواند ما را به دیگران نزدیک کند. وقتی کسی در مورد آسیب پذیری های خود صادق و صریح است، این می تواند یک تجربه پیوند دهنده باشد- به ویژه اگر فرد بتواند به مشکلات خود لبخند بزند و آن را خیلی جدی نگیرد. اگر بتوانید با گشاده رویی نواقص و ضعف های خود را بپذیرید ، احتمالاً متوجه خواهید شد که دیگران نیز چنین خواهند کرد. آنها حتی ممکن است شما را به خاطر آن بیشتر دوست داشته باشند!
اشکال ندارد اشتباه کنید ، هرکسی اشتباه می کند؛ این بخشی از انسان بودن است بنابراین وقتی کاری خوب پیش نمی رود به خودتان استراحت دهید. ارزش شما از بی نقص بودن ناشی نمی شود ، اگر مهربانی با خودتان برایتان دشوار است ، سعی کنید به اشتباهات خودتان همانطور که شما به اشتباهات دوست خود نگاه می کنید بنگرید. به دوستتان چه می گویید؟ حال همان توصیه های خودتان را برای خودتان اعمال کنید.
خود-ارزیابی های منفی شما لزوماً واقعیت را منعکس نمی کنند. در واقع ، آنها احتمالاً اینگونه نیستند ، به خصوص اگر:
- خود را با عناوینی مانند “احساساتی” ، “بی ارزش” ، “احمق” و غیره خطاب می کنید.
- با تمام کارهایی که “باید” یا “نباید” انجام می دادید ، خود را سرزنش می کنید.
- روی یک رویداد خاص تعمیمات گسترده انجام می دهید. به عنوان مثال ، اگر چیزی مطابق برنامه ریزی پیش نرفت ، به خود می گویید که هرگز مسائل را درست انجام نمی دهی ، تو یک شکست خورده هستی ، یا همیشه گیج بازی در می آوری.
وقتی در حال فکر کردن به چنین افکار تحریف شده ای هستید ، مهم است که لحظه ای درنگ کرده و آگاهانه آنها را به چالش بکشید. فرض کنید که شما ناظری شخص ثالث هستید، سپس از خود بپرسید که آیا زوایای دید دیگری برای دیدن این وضعیت وجود دارد یا خیر.
پرورش مهارت های اجتماعی مرحله به مرحله
بهبود مهارت های اجتماعی نیاز به تمرین دارد. دقیقاً همانطور که انتظار ندارید بدون تلاش ، در نواختن گیتار خوب شوید ، انتظار نداشته باشید بدون اختصاص دادن وقت ، از نظر اجتماعی آرام شوید. شما می توانید با قدم های بسیار کوچک شروع کنید. قدم های کوچکی را به سمت ایجاد اعتماد به نفس و اجتماعی تر شدن بردارید ، سپس آن نتایج مطلوب به دست آمده را تقویت کنید.
- به کسی که در خیابان از کنار شما می گذرد لبخند بزنید.
- از شخصی که در طول روز با او تعامل دارید تعریف و تمجید کنید.
- از یک نفر یک سؤال معمولی بپرسید (برای مثال در رستوران: “قبلاً اینجا آمده اید؟ استیک چطور است؟”)
- مکالمه ای را با یک صندوق دار ، منشی ، پیشخدمت یا فروشنده شروع کنید.
چگونه با بزرگترین ترسهای اجتماعی خود روبرو شوید
وقتی صحبت از مواردی می شود که ما را واقعاً می ترساند ، شما دوست دارید که به تدریج و قدم به قدم با ترس و اضطراب خود روبرو شوید و از موقعیت هایی شروع کنید که استرس کمی ایجاد می کنند و رفته رفته با روبرو شدن با محرک های استرس زای بیشتری ، خود را تقویت کنید. به عنوان یک نردبان به آن فکر کنید که هر پله ی آن کمی بیشتر از پله ی قبلی استرس زا است. تا زمانی که از قدم قبلی تجربه مثبتی پیدا نکردید به مرحله بعد نروید. به عنوان مثال ، اگر صحبت کردن با افراد جدید در مهمانی ها شما را به شدت مضطرب می کند ، در این قسمت نردبانی هست که می توانید از آن استفاده کنید:
- به یک مهمانی بروید و به چند نفر لبخند بزنید.
- به مهمانی بروید و یک سؤال ساده بپرسید (مثلاً “آیا می دانید ساعت چند است؟”). وقتی جواب دادند، مودبانه از آنها تشکر کرده و خود را
- معرفی کنید. نکته اصلی این است که تعامل کوتاه و شیرین باشد.
- از یک دوست بخواهید تا شما را با شخصی در مهمانی آشنا کند و به تسهیل گفتگوی کوتاه کمک کند.
- شخصی را در میهمانی انتخاب کنید که صمیمی و نزدیک به نظر برسد. خودتان را معرفی کنید.
- یک گروه از افراد حاضر در مهمانی را که با آنها احساس راحتی می کنید مشخص کنید و به آنها نزدیک شوید. لازم نیست خیلی پر سر و صدا وارد شوید. فقط به گروه بپیوندید و به مکالمه آنها گوش دهید. اگر دوست دارید یک یا دو بار نظر بدهید ، اما زیاد به خودتان فشار وارد نکنید.
- به یک گروه دوستانه و قابل دسترس دیگر بپیوندید. این بار ، سعی کنید کمی بیشتر در گفتگو شرکت کنید.
راهکارهایی طلایی برای درمان کمرویی به توصیه روانشناس
۱٫ فهمیدن و شناخت ریشه کمرویی خودتان:
در مورد ریشه کمرویی خود فکر کنید ، کمرویی لزوما معادل درون گرا بودن یا خود را دوست نداشتن، نیست به این معنی است که به دلایلی اذیت میشوید و خجالت زده.
ریشه کمرویی شما چیست؟ این به طور کلی علامت یک مشکل بزرگتر است ، در اینجا چند گزینه وجود دارد:
شما یک تصویر ضعیف از خودتان دارید:
این اتفاق زمانی می افتد که ما خودمان را ارزیابی می کنیم و این صدا در سرمان، منفی است. گوش ندادن به آن دشوار است، اما در پایان روز، صدای شماست که صحبت می کند و شما می توانید به آن بگویید که چه بگوید.
راه و روش درمان کمرویی با شناخت خود
شما با چگونگی کنار گذاشتن خود مشغول هستید:
این زمانی اتفاق می افتد که بیش از حد روی خودمان تمرکز می کنیم. چون ما تمام روز را بر اقدامات و کارای خودمان دقت می کنیم و اطمینان حاصل می کنیم که به هم نریخته باشیم و فرض می کنیم که بقیه هم همین کار را می کنند.
شما توسط دیگران خجالت می کشید:
گاهی اوقات، هنگامی که کودک هستیم، خجالتی هستیم. متأسفانه مردم روی آن موضع قرار می گیرند و حتی اگر شخصیت رشد کند، همان گونه با ما رفتار می کنند ، این باعث می شود که دیگران شما را در جای خود نگه دارند.
درمان کمرویی و شناخت عوامل موثر در خجالت
۲٫ تصویر کمرویی خودتان را بپذیرید:
یکی از اولین قدم ها برای غلبه بر کمروییتان این است که سعی کنید احساس خجالت خود را بپذیرید و با آن راحت باشید. هر چه بیشتر شما ناخودآگاه یا آگاهانه با آن مقاومت کنید، بزرگتر خواهد شد. اگر شما خجالتی هستید، آن را بپذیرید. یکی از راه های انجام این کار این است که با خودتان بگویید ‘بله من خجالتی هستم و این را قبول دارم’.
۳٫ عوامل خود را کشف کنید:
آیا شما در مقابل مخاطبان جدید کمرو می شوید؟ هنگامی که در حال یادگیری یک مهارت جدیدی هستید؟ هنگامی که در حال تجربه یک وضعیت جدیدی هستید؟وقتی که توسط افرادی که می شناسید محاصره شده اید و تحسینتان می کنند؟
وقتی در جایی کسی را نمی شناسید؟ قبل از اینکه خجالت بکشید، سعی کنید دقیقا افکاری که از فکر شما می گذرد را مشخص کنید. همه شرایط ها شما را خجالتی نمی کنند ؛ هنگامی که در اطراف خانواده خود هستید، حالتان خوب است، درست است؟ آنها چه تفاوتی با غریبه های در اطراف شما دارند؟
آنها نیستند، شما فقط آنها را بهتر میشناسید و بیشتر و آنها نیز شما را میشناسند ؛ این شما نیستید، فقط وضعیتی است که در آن هستید. ثابت می کند که این جهانی نیست و ۱۰۰% مربوط به زمان چیزهاست و این عالی است
درمان کمرویی با شناخت مسائل تاثیرگذار بر آن
۴٫ لیستی از موقعیت هایی را که موجب اضطراب شما می شود، تهیه کنید:
آنها را مرتب کنید تا اولین چیزهایی که باعث کمترین اضطراب شما می شوند، اول باشند و کسانی که بیشترین اضطراب را به شما وارد می کنند، آخرین باشند.هنگامی که همه چیز را در شرایط خاص قرار می دهید، به نظر می رسد این کاری است که می توانید با آن کنار بیایید و حتی با موفقیت.
حالا آنها را طبق راحت تر انجام دادنشان مرتب کنید ؛ مثلا “صحبت در مقابل مردم” ممکن است یک پرتاب باشد، اما شما می توانید راحت ترش کنید. صحبت کردن در برابر کسانی که قدرت بیشتری از شما دارند؟ صحبت کردن با کسانی که برایتان جذابیت دارند؟ هر چه مشخص تر باشد، شناسایی وضعیت برایتان آسان تر خواهد بود که از طریق آن کار کنید.
۵٫ لیستی که تهیه کرده اید را تسخیر کنید:
هنگامی که شما یک لیست از ۱۰-۱۵ وضعیت استرس زا را کامل کردید، شروع کنید تا روی تک تک آنها کار کنید. چندین مورد موقعیت “ساده تر” به شما کمک می کند اعتماد به نفس خود را بالا ببرید تا بتوانید در لیست خود به شرایط سخت تر ادامه دهید.
نگران نباشید اگر مجبور باشید گاهی اوقات در لیست به عقب برگردید مهم نیست، آن را با سرعت خودتان پیش ببرید، اما تلاش کنید تا خودتان را به جلو هل دهید.
درمان کمرویی با چه تمریناتی ممکن است؟
بخش دوم درمان کمرویی
ذهنتان را تسخیر کنید :
از این خجالت به عنوان نشانه استفاده کنید ؛ هرچیزی که در درون شماست، باعث خجالت می شود زیرا ما آن را به عنوان یک عامل برای کمرویی می بینیم به همین ترتیب ذهن ما نیز می تواند برنامه ریزی شده باشد.
به طریقی، از دوران کودکی ما برنامه ریزی شده بودیم تا به محرک های خاصی نظیر دور بودن از غریبه ها، ارتفاع ها، حیوانات خطرناک و غیره واکنش نشان دهیم. ما اغلب به طور خودکار واکنش نشان می دهیم، واکنش به طور طبیعی (یا به طور پیش فرض) است و این واکنش می تواند ناقص باشد به عنوان مثال:هنگامی که مردم یک مارمولک را ببینند، برخی یک خزنده زشت را می بینند، در حالی که بعضی دیگر یک حیوان خانگی زیبا را می بینند این تفاوت از خاطرات و تجربیات آنها (یا کم تجربه) با محرک ها (مارمولک) می آید.
به همان شیوه، زمانی که افراد خجالتی، مردم را می بینند (محرک ها) پاسخ طبیعی آنها خجالت و کمرویی است حقیقت این است که شما می توانید این پاسخ را با تجدید برنامه ریزی در ذهنتان تغییر دهید.
از خودتان سوال کنید و اعتبار دلایل خود را بررسی کنید:
برای مثال، ضروری است که برای غلبه بر مشکل خجالتتان با مردم صحبت کنید، و زمانی که احساس خجالت می کنید، سعی کنید این خجالت را به عنوان یک نشانه برای سختی خودتان مطرح کنید و در مقابل آنچه که انجام داده اید.
زمانی که شما احساس خجالت و کمرویی می کنید، احتمالا به مکان آرام و ساکتی می روید زیرا این مدت زمان زیادی می با شد که تا به حال واکنش پیش فرض شما بوده است اما این بار زمانی که احساس خجالت می کنید، خودتان را هل دهید و مخالفت کنید، یعنی با مردم صحبت کنید بله، شما احساس بسیار ناراحت کننده ای خواهید داشت، اما دوباره این احساسات را به عنوان یک ماشه ای برای فشار خودتان بدانید.
پس از چند بار انجام این کار متوجه خواهید شد که این احساسات منفی در واقع دوستان خوب شما هستند، زیرا به شما انگیزه می دهند که به خودتان سخت تر فشار وارد کنید.
توجه خود را روی دیگران معظوف کنید:
۹۹% از ماها، زمانی که فکر می کنیم اگر حرفی بزنیم یا کاری کنیم، خجالت می کشیم به همین دلیل مهم است که روی دیگران متمرکز شویم، توجه (ذهنی) خودمان را در جای دیگر قرار دهیم.
ساده ترین راه برای انجام این کار این است که بر دلسوزی تمرکز کنید ؛ زمانی که احساس دلسوزی یا همدردی می کنیم، تمرکز را از روی خودمان برمیداریم و همه منابع ذهنی مان را به درک کردن دیگران اختصاص می دهیم.
به یاد داشته باشید که هر کس در حال مبارزه با نوعی اتفاق هست – بزرگ یا کوچک (بزرگ برای خودشان!) – و به ما کمک می کند تا به یاد داشته باشیم که همه سزاوار مراقبت های ما هستند.
اگر این کار نکرد، یک الگوی تفکری را تصور کنید مانند الگویی که فکر می کنید دیگران دارند ، اگر شما در مورد چگونگی نگاهتان نگران هستید، فرض می کنید دیگران به طور ناخودآگاه متمرکز هستند (توجه کنید که آنها واقعا نیستند). الگوهای ذهنی مسری هستند، هنگامی که شروع می کنید، نمی توانید متوقف شوید.
خودتان را با دیگران مقایسه نکنید:
هرچه بیشتر خودتان را با دیگران مقایسه کنید، بیشتر احساس می کنید که قادر به اندازه گیری با بقیه نیستید و بیشتر می ترسید که باعث می شود کمرو شوید. هیچ استفاده دیگری برای مقایسه کردن با دیگران وجود ندارد. اما اگر انجام دادید، واقع بینانه انجام دهید ، هر کس دیگری مشکلات خودش را دارد!
به طور جدی اگر شما دوستان یا اعضای خانواده ای با اعتماد به نفس بالا دارید، از آنها در مورد این موضوع سوال بپرسید. آنها احتمالا چیزی در این حد می گویند “آه، آره، من آن را کاملا آگاهانه برای خودم انجام می دهم” و غیره..
موفقیت را تجسم کنید :
چشمانتان را ببندید و وضعیتی را که ممکن است در آن خجالت بکشید را تجسم کنید حالا در ذهنتان، در مورد اعتماد به نفس خود فکر کنید. این کار را زیاد انجام دهید و برای شرایط مختلف انجامش دهید ، این کار موثرتر خواهد بود اگر شما آن را روزانه انجام دهید، خصوصا در صبح.
ممکن است احساستان احمقانه باشد، اما ورزشکاران از تجسم برای توسعه مهارت های خود استفاده می کنند، پس چرا شما انجام ندهید؟ تمام حواس خود را درگیر کنید تا آن را واقعی تر احساس کنید:در مورد شاد و راحت بودنتان فکر کنید.
چه احساسی دارید؟
چه کار می کنید؟
به این ترتیب زمانی این اتفاق ها پیش بیاید، راحت تر و آماده تر خواهید بود.
فکر کنید که در مورد چه چیزی عالی هستید:
هر کسی هدیه یا علم خاصی برای ارائه به جهان دارد و ممکن است فریاد نزند، اما درست است در مورد آنچه می دانید، آنچه می توانید انجام دهید، و آنچه که انجام داده اید، فکر کنید، به جای فکر و نگرانی در مورد ظاهرتان، صدایتان یا لباستان. به یاد داشته باشید که هر کسی، حتی “افراد زیبا” چیزی در مورد خود و یا زندگیشان دارند که دوستش ندارند.
هیچ دلیلی وجود ندارد که چرا “مشکل” شما باید خجالت کشیدن و کمرویی باشد، در حالی که “مشکل” بقیه باعث خجالت و کمرویی شان نمی شود. هنگامی که روی این تمرکز می کنید متوجه مقدار زیادی آفر و پیشنهاد برای ارائه به هر گونه گروه یا موقعیت دارید ؛
منابع و مهارت های شما نیاز به بهبود مسائلتان، گفتگو کردنتان یا هزر چیز دیگر را دارد و با دانستن این موضوع، احساس می کنید بیشتر تمایل به صحبت کردن دارید.
تمرین وضعیت خوب بدن را انجام دهید :
صاف ایستادن به جهان این تصور از شما را می دهد که اعتماد به نفس خوبی دارید و آن را به دیگران قبولانده اید. اغلب ما با روشی که احساس می کنیم رفتار می کنیم.
بنابراین اگر احساس باز و قابل دسترسی بودن دارید، بدن شما این احساس را تقلید می کند. بدن بیش از یک ماده است ، این هم مغز شما را نیز احمق خواهد کرد. تحقیقات می گویند که وضعیت خوب (سر بالا، شانه ها عقب و بازوهای باز) باعث احساس اعتماد به نفس و این موارد را می دهد و استرس را کاهش می دهد. شما حتی نیازی به دلایل بیشتری ندارید!
با خودتان برای واضح صحبت کردن تمرین کنید :
این به جلوگیری از خجالت و کمرویی شما کمک می کند و نیاز به تکرار آنچه که یواش با خودتان در سکوت پچ پچ می کنید دارد. شما باید صدای خود را بشنوید. حتی باید دوستش داشته باشید، صدای حرف زدن خودتان را ضبط کنید به نظر می رسد که مسخره است، اما شما متوجه الگوها خواهید شد، در چه زمانی و چرا آن را رها می کنید، چه زمانی فکر می کنید که صدایتان بلند می شود و غیره.
در ابتدا احساس یک بازیگر را دارید (و انجام چیزهایی که بازیگران در لحظه انجام می دهند)، اما این به یک عادت قدیمی تبدیل خواهد شد. تمرین باعث عادت می شود، این را بدانید!
بخش سوم:درمان کمرویی
این بخش را تیتر وار عنوان می کنیم چراکه به سادگی مراحل قابل درک هستند.
۱٫ اطلاعات تان را بالا ببرید.
۲٫ به مراحل مختلف یک مکالمه فکر کنید.
۳٫ مکالمه را شما آغاز کنید.
۴٫ از مکالمات قبلی به عنوان دست گرمی استفاده کنید.
۵٫ دوستانه نگاه و اقدام کنید.
۶٫ لبخند بزنید و ارتباط چشمی برقرار کنید.
۷٫ به وضعیت بدن تان توجه کنید.
بخش چهارم در درمان کمرویی:خودتان را به چالش بکشید
۱٫ برای خود اهدافی مشخص کنید
۲٫ کاری را انجام دهید که دوست دارید
۳٫ تمرین کنید که خودتان را در موقعیت های ناخوشایند نیز قرار دهید
۴٫ هر روز خودتان را به یک فرد جدید معرفی کنید
۵٫ خودتان را در بطن جامعه قرار دهید
۶٫ موفقیت های خود را ثبت کنید و به همین راه ادامه دهید