هدف چیست؟
هدف یعنی مکان یا مقصدی واقعی یا ذهنی که برای رسیدن به آن برنامه ریزی مشخصی داشته باشید. لازم به توضیح است که اعمال یک سری تغییرات کوچک در زندگی هدف محسوب نمیشود. چون این کار نیازی به برنامه ریزی گسترده ندارد. هدف باید باعث ورود شما به یک چالش باشد. مثلاً اگر قصد شما اینست که تا شش ماه آینده به میزان یک کیلوگرم از وزن خود بکاهید، این هدف محسوب نمیشود.
هدف گذاری چه فایده دارد؟
هدف گذاری باعث افزایش اعتماد به نفس، افزایش عزت نفس، افزایش انگیزه، افزایش امید، نظم و سلامتی جسم و روح خواهد شد.
اگر هدف نداشته باشیم چه می شود؟
نداشتن هدف باعث کلافه بودن، سر در گم شدن، افسردگی، نداشتن انگیزه، از بین رفتن سلامتی، احساس نارضایتی، بی ارزشی، پوچی و در مراحل بالاتر باعث روی آوردن به جرم و جنایت، مواد مخدر و الکل خواهد شد.
پس چرا بعضیها هدف گذاری نمی کنند؟
– درخانواده یا سیستم آموزشی به ما آموزش داده نشده است.
- از شکست خوردن در کار میترسیم. پس هدفی را در نظر نمیگیریم و بالطبع حرکتی هم نمی کنیم.
- از اینکه شکست بخوریم و دیگران ما را از خود دور کنند ترس و وحشت داریم و چون دید و قضاوت دیگران برایمان مهم است هدف گذاری نمی کنیم و در حاشیه امن خودمان می مانیم.
- از اینکه موفق بشویم می ترسیم، چون باید از آن پله بالاتر برویم و با چالش بزرگتری روبرو شویم. مثلا اگر در مسابقه شطرنج آموزشگاهی برنده شویم، بعد بابد در مسابقات شهری، استانی، کشوری و ….. شرکت کنیم. پس چالش ما بزرگتر و بزرگتر می شود و باید با افراد بیشتر و مختلفی هم رویرو شویم و اگر اعتماد بنفس ما کم باشد، ترجیح می دهیم عقب نشینی کنیم.
- بعضیها به دنبال ثروت نمیروند چون میترسند کسب ثروت برایشان خطراتی در بر داشته باشد و یا از مسیر راستی و درستی منحرف بشوند.
- داشتن باورهای غلط مانع دیگری بر سر هدف گذاری است. مثلاً مردی که پولدار می شود به فکر تجدید فراش است.
- این را باید قبول کنیم که تغییر در سبک زندگی بسیار سخت است. بدیهی است ما با انتخاب بعضی از اهداف، باید نوع زندگیمان را تغییر داده و بعضی از عادتهایمان را کنار بگذاریم. پس از همان اول کار به سراغ هدف گذاری نمی رویم.
- ما اصلاً نمی دانیم چه هدفی را باید انتخاب کنیم. از استعدادها و تواناییهای خود آگاه نیستیم و سر در گم می مانیم و نمی دانیم باید در چه زمینه ای هدف بگذاریم.
ما هدف گذاری می کنیم ولی چرا به هدفی که داریم نمیرسیم؟
هر هدف گذاری، درست نیست. پس برای اینکه به هدفمان برسیم باید هدف گذاریمان به نحو صحیح باشد.
بد نیست در ابتدا ویژگیهای یک هدف را بشناسیم.
ویژگیهای هدف:
- قابل اندازه گیری باشد. یعنی مقدار و میزان داشته باشد.
- برای خودمان و دیگران فایده داشته باشد.
- با حواس پنجگانه قابل درک باشد. یعنی اگر قرار است یک کافی شاپ راه اندازی کنیم، بتوانیم فضا، ظروف و اشیاء کافی شاپ را حس کرده و لمس کنیم. مثلاً بدانیم برای سرو دسر یا انواع بستنیها و نوشیدنها از چه وسایلی قصد داریم استفاده کنیم.
- خودمان مسئولیت صد در صد آن را بر عهده بگیریم. یعنی اگر قرار است اتومبیلی بخریم روی خودمان حساب کنیم نه روی پول بستگان.
- قابل تقسیم باشد. یعنی بتوانیم آن را به هدفهای کوچکتری تقسیم کنیم.
- شروع و پایان آن را مشخص کنیم. یعنی اگر قرار است مهارتی را یاد بگیریم، از چه زمانی کار را شروع می کنیم و تا چه زمانی باید این مهارت را آموخته باشیم.
- هدفمان را بنویسیم.
با این اوصاف شاید بگویید چرا فلانی با اینکه وضع مالی خوبی دارد ولی حال خوبی ندارد. این مسأله برمی گردد به حوزه هایی در زندگی که باید در آنها هدف گذاری کنیم. ما باید در شش جنبه از زندگی هدف گذاری کنیم.
- هدف گذاری ما باید سبب رشد خانواده هم بشود.
- در رونق کسب و کارمان هدف گذاری کنیم.
- هدف گذاری در زمینه رشد فردی و علایق و استعدادهایمان باشد.
- در زمینه سلامت جسم و روح هدف گذاری باشد.
- هدف گذاری دیگر، در منزلت و جایگاه اجتماعی ما باشد.
- در زمینه مسائل معنوی هم هدف گذاری کنیم.
البته باید برای هدف گذاری در این شش جنبه، اولویت بندی را هم در نظر داشته باشیم یا میتوانیم دو یا چند هدف را با هم پوشش بدهیم.
مثلا میتوانیم وقتی مشغول تفریح هستیم، خانواده را هم با خود هماهنگ کنیم. در این صورت در دو جنبه ما هدف گذاری کرده ایم.
چرا در میان راه، هدف را رها می کنیم؟
چون:
- مشخصات هدف را ندارد.
- در بین راه، از خودمان قدردانی نکرده ایم.
- وقتی در میان راه بوده ایم، توقف نکرده و پشت سر را نگاه نکرده ایم. یعنی توجه نکرده ایم چه مقدار از مسیر را رفته و چه مقدار دیگر را باید طی کنیم.
- شاید مسیر رسیدن به هدف را اشتباه رفته ایم. بنابراین نباید هدف را رها کنیم بلکه باید مسیر را عوض کنیم.
- احتمالاً هدفمان انرژی لازم را به ما نداده است.
اگر هدفی نداشته باشیم چه کنیم؟
فهرستی از آرزوها، مشکلات، علایق و استعدادها تهیه کرده و برای رسیدن به آنها سعی و تلاش کنیم.
سخن پایانی:
اینکه ما برای رسیدن به هدف، از فکر، انرژی و زمان استفاده لازم را داشته باشیم، از اهمیت زیادی برخوردار است.