شاه کلید شاد بودن در زندگی

‘کلید شاد بودن: تغییر دیدگاه کنونی

آیا می‌دانستید ناخشنودی نوعی بیماری است که به سرعت در محل کار و زندگی شما در حال رشد است؟ آیا میدانید کلید شاد بودن شما در زندگی براساس دیدگاهی است که شما طی یک دوره ساخته اید.در این مقاله از سایت سخن امید به شادی و روش های شاد بودن می پردازیم

شاد بودن تنها یک انتخاب است. مهم نیست که شرایط حرفه ای و شخصی شما چگونه است، شما میتوانید با تغییر دیدگاه کنونی خود نگرش خود را اصلاح کنید و میزان کلی شاد بودن را افزایش دهید و ‘کلید شاد بودن را پیدا کنید. وقتی که از وضعیت موجود کاملا راضی باشید، بر نحوه برخورد شما در آینده تأثیرگذار خواهد بود، شما تصمیماتی خواهید گرفت که کمک می کند احساس بهتری داشته باشید ، نه بدتر.

 دوست من این کلید شاد بودن و موفقیت است. به یاد داشته باشید زمانیکه تغییر روی دهد، زندگی شما تغییر میکند.

اصلاح دیدگاه: شاد بودن

بسیاری از مراجعه‌کنندگان مرا اصلاحگر دیدگاه می نامند، زیرا به آنها کمک میکنم تا دیدگاه و رویکرد مورد نیاز برای موفقیت در تمام سطوح زندگی را بدست آورند و همزمان از آن لذت ببرند. متاسفانه در این زمانه و این سن به نظر می‌رسد که بسیاری از مردم لذت بردن را کنار گذاشته اند، خصوصا زمانیکه در حال تغییرند و در بازآفرینی خود و رسیدن به اهداف، فشار زیادی بر آنها وارد میشود و یا وقتی که با بن بست های سختی مواجه می‌شوند و کارها طبق برنامه ریزی پیش نمی‌روند.

حالا بیش از هر زمان دیگری توازن زندگی برای مردم سخت است و انگار وقت کافی برای انجام تمام کارها وجود ندارد.  این وضعیت زمانی بوجود می آید که سطح استرس بالا میرود و عدم اعتماد به نفس، خشم، بی اعتمادی، ترس و احساسات منفی دیگر می تواند دیدگاه مخربی را ایجاد نماید.  در صورتیکه مردم این وضعیت را درک نکنند، خود را از لذت بردن محروم می کنند و توانایی خندیدن و شاد بودن در این موقعیت حیاتی را از دست می دهند.

لذت بردن از پروسه = شاد بودن

چیزی که خیلی مرا شگفت زده می کند این است که افرادی هستند که فکر میکنند اگر انسان شاد باشد و سر کار لذت ببرد ، کارها به درستی انجام نخواهد شد. این حرف کاملا غیر منطقی و نادرست است. حقیقت اینست و هر زمان که بخواهید می‌توانید به خودتان ثابت کنید، اگر از کار خود لذت ببرید به نفع همه خواهد بود و همه سود می‌برند.

این گفته برای تمامی ابعاد زندگی صدق می‌کند. مهم نیست که شما کی هستید و چکار میکنید، (تدریس میکنید یا آموزش میبینید)، اگر از پروسه لذت ببرید، شانس به شما روی می‌آورد و به نتیجه مطلوب دست خواهید یافت. به نظر می‌رسد انتخاب آگاهانه شاد بودن، بدیهی است، اما زمانیکه من برای نوشتن اهداف و برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت، مقدار پول را تعیین میکنم ، اکثر مردم از این پروسه بعنوان بخشی از معادله لذت نمی‌برند.

اجازه دهید خیلی سریع واژه پروسه را تعریف کنم. پروسه فقط گامهایی نیست که شما در تلاش مستقیم برای یک هدف مشخص برمیدارد، بلکه به معنای کل زندگی شماست. یعنی تمام فعالیت های روزانه که زندگی شما را می‌سازد، اعم از جمع کردن لباسهای خشک، خرید خوراک، غذا دادن به کودک و یا چرت زدن. پروسه، زندگی شماست.

رضایت = شاد بودن

اگر انتخاب شاد زیستن امری بدیهی باشد، ممکن است بپرسید پس چرا به یاد داشتن پیوسته آن، اینهمه دشوار است. پرسش خوبی است و پاسخ آن میتواند شما را شگفت زده کند.

شور و شوق کاری اوایل دهه ۸۰ ، عبارت «نابرده رنج، گنج میسر نمی‌شود» را ترویج کرد و فرهنگ آمریکایی آنرا در تمام ابعاد زندگی به سرعت پذیرفت. «نابرده رنج، گنج میسر نمی‌شود» یک اثر مدرن نیمه راویانه است که دیوید موریس آنرا در مجله ساینتیست سال ۲۰۰۵ نوشته است.

این داستان در زندگی قهرمانی خلاصه میشود که میفهمد تنها مسیر دستیابی به اهداف ، فقط سخت کوشی است. فهم و دیدگاهی که وجود داشت و هنوز هم وجود دارد این است که اگر میخواهید از زندگی لذت ببرید، نباید کار ارزنده‌ای را انجام دهید. من دوباره تکرار میکنم این حرفها چرندیات است. اشتباه برداشت نکنید.

من از اینکه کسی یه گوشه بنشیند و کاری نکند و از هرچه دارد راضی باشد دفاع نمیکنم. نظر من این است که انسان باید از داشته هایش راضی باشد و حق دارد تا از گامهایی که به سوی اهداف خود برمیدارد نیز لذت ببرد. اگر همیشه بخواهید در حین هر پروسه ای برای رسیدن به هدف راضی و خشنود باشید، احتمالا سریعتر و آسانتر به آنجا دست خواهید یافت.

بنابراین باید از دیدگاه هایی که ایجاد میکنیم آگاه باشیم چرا که این دیدگاه ها میزان خرسندی در زندگی را تعیین میکنند. ما باید پشتکار داشته باشیم و همیشه به خودمان یادآوری کنیم که فشارهای مستمر در راه رسیدن به اهداف حرفه ای و شخصی دلیلی بر لذت نبردن از گامهایی نیست که در مسیر برمی‌داریم.

کلید شاد بودن ساده است

من همیشه تعجب می‌کنم که چگونه آدمها خود را از شانس شاد بودن در لحظه محروم میکنند و در عوض به دام دیدگاه خطرناکی می افتند که پتانسیل شاد بودن شد آنها را کاهش می دهد. زمانیکه آنها جملات منفی مثل : «وقتی خونه بخرم استرسم کم میشه و میتونم کیف کنم »، یا «بازنشسته که شدم خوشحال میشم» و یا «اگه بیشتر پول دربیارم خیلی خوشحال میشم» را تکرار و درونی سازی میکنند، شاد بودن خود را در حال انتظار گذاشته اند.

وقتی میگویم قبض های بیشتری برای پرداخت کردن و وسایل گرانتری برای تعمیر در اطراف خانه وجود دارد، حرف مرا باور کنید. ضررهای غیر منتظره پیش می‌آید و پروژه‌های جدید کاری به سرعت جایگزین پروژه‌هایی میشوند که شما را مضطرب میکرد. جملاتی که بر کمبودهای کنونی شما و یا شادی در مورد رویدادهای آینده تاکید دارد، شانس لذت بردن شما در لحظه را از بین میبرند.

شاد بودن در لحظه

آدمهای بسیار زیادی هستند که بلیط با ارزش سرزمین شادی را در دست دارند و منتظر فرارسیدن زمان مناسب هستند. یه فرصت به من بدید یا بهتره بگم یه فرصت به خودتون بدید. آنطوری که شما انتظار دارید همه چیز پیش نمی‌رود. چرا منتظر زمان مناسب باشیم؟ چرا از زمان حال استفاده نکنیم؟ در واقع، حالا بهترین زمان مناسب است. زمان مناسب نه در گذشته و نه در آینده پیش نمی‌آید.

نکته ای که به آن اشاره دارم این است که شاد بودن تنها در زمان حال تجربه میشود، در لحظه ای که هست و شما سعی میکنید همین حالا آن را بدست بیاورید. قطعا دلیلی وجود ندارد که برای آینده برنامه‌ریزی نکنیم، اهدافمان را مشخص نکنیم، کارهای روزمره را انجام ندهیم، با اتفاقات غیرمنتظره روبرو نشویم و با وجود همه اینها می توان با انتخابی آگاهانه از زندگی لذت ببریم.

افرادی که دائما از پروسه لذت می‌برند، نه تنها از رسیدن به اهدافشان سود می برند بلکه قدر تلاش‌هایشان را نیز میدانند. از نظر من این موفقیت نهایی است.خوب شاید فکر کنید : خب اگر مجبور باشم برای بدست آوردن چیزی که میخواهم صبر کنم چه؟ آیا بعضی چیزها ارزش انتظار کشیدن را ندارند؟ البته که ارزش دارند.

می توان برای رسیدن به کارامل ته بستنی مغز گردو انتظار کشید اما برای شاد بودن نه! شما نمیتوانید برای شاد بودن منتظر بمانید. البته وقتی چیزی را بدست می آورید شاد می شوید. شما وظیفه خود را انجام داده اید و پاداش خود را بدست آورده آید. شما میتوانید استراحت کنید و از زمان باقیمانده لذت ببرید، درسته؟

متاسفم که این حرف را میزنم، اما شاد بودن این شکلی نیست. چیزی که شما تجربه میکنید شاد بودن نیست بلکه آسایش و فراغت موقتی است. آسایش و راحتی چیز خوبی است. آسایش قطعا یکی از مشتقات شاد بودن است که قابل قبول بوده و حس خوبی دارد اما دائمی نیست و شادی واقعی نمی باشد.

در مدتی کوتاه متوجه می شوید که به همان حس نیاز، سرخوشی و دیدگاه مشتاقانه بازگشته اید که اشتیاق قلبی شما را برای شروع دوباره به همراه دارد. این مقطعی است که دیدگاه قبلی دوباره باز میگردد و چرخه از سرگرفته می شود و شاد بودن شما را به بعد موکول میکند. ممکن است فکر کنید؛ خب، کار خوبی بود، من به هدفم رسیدم و تمام پولی که میخواستم را بدست آوردم. اما به دلایلی دیگر هیجان وجود ندارد.

خب چه چیز دیگری را باید بدست بیاورم که دوباره شاد شوم؟ وقتی خودتان را متقاعد میکنید که شاد بودن شما بستگی به اتفاقی دارد که در آینده روی می‌دهد، لذت بردن از لحظه حال دشوار می شود. بگذارید تلنگری به شما بزنم. لحظه کنونی یک هدیه است، بازش کن.

چه در خانه مشغول تمییز کردن گاراژ باشید یا در حال فروش تلفنی هستید و قیمت برندهای مختلف کره بادام زمینی را مقایسه میکنید و یا زمینه را برای موفقیت شرکت خود فراهم می سازید، حق شماست که از لحظه های خود لذت ببرید. درک این موضوع که شاد بودن مانند آزادی بیان و رای دادن حق شماست می تواند یکی از عوامل شاد بودن باشد.

برایم عجیب است که هرچند قانون هایی وجود دارند که کسی نباید حق شادی دیگران را نقض کند، اما اغلب خود ما، مانع لذت بردن از زندگی خودمان می شویم.

تغییر دیدگاه، کلید شاد بودن

موقع آنست که دیدگاه شادتری داشته باشیم. این مسئله به انتخاب شما و مسئولیت شماست. زمان آنست که مرکز توجه خود و نوع تفکر خود را نسبت به چیزی که در زندگی مناسب است تغییر دهید و دست از تمرکز بر کارهایی که عملی نیست بردارید. همیشه به خاطر چیزهایی که دارید شاکر باشید. هر روز در هر لحظه به جای لعنت به زندگی به خاطر نداشتن ها ، برای داشته های خود در زندگی شکرگزاری کنید.

زندگی را همانند بازی تلقی کنید. کودک درون خود را رها سازید و از زندگی لذت ببرید. بدانید که حس شوخ طبعی شما، حس دوراندیشی است. انتخاب شماست که چگونه با مسئولیت هایی که زندگی به دوش شما می‌گذارد تعامل کنید. همیشه در طول روز شعف و نشاط را در درون و بیرون از خود بیابید.

وقتی که بتوانید این ویژگی‌ها را در خود القا کنید ، نه تنها شاد بودن را جذب کرده اید بلکه شما و شادی با هم یکی میشوید و هر جایی که بروید میتوانید ‘کلید شاد بودن را به همراه داشته باشید. بیانیه ی استقلال، حق شاد بودن را تضمین می‌کند. شاید این جمله باید به مطالبه ی زندگی ، آزادی و شادی تغییر یابد. حال این دیدگاهی است که میتوان بر اساس آن عمل کرد.

در پایان از توجه شما همراهان گرامی و همچنین مطالعه این مقاله از وبسایت سخن امید سپاسگزارم.