عقده

عقده

در این مقاله از سایت سخن امید قصد داریم درباره عقده ها صحبت کنیم، پس تا انتهای این مقاله همراه ما باشید.

عقده چیست؟!

عقده ها یک ساختار انرژی نظم یافته اند یا به عبارتی خوشه های انرژی گسسته ای هستند که در روان همه ما وجود دارند.عقده مجموعه ای از عواطف، افکار، ادراکات و خاطره هایی است که در ناخودآگاه شخصی جای دارند و حاصل تجربه های هر فرد در زندگی او و مخصوصا در دوران کودکی هستند.این مسئله می تواند مانع رشد روانی فرد به صورت شخصیتی مستقل و باصلابت شود. وی این بارِ عاطفی را که پیرامون یک مفهوم خاص متمرکز می شود، «عقده» نامید.

برای مثال شخصی که «عقده مادر» بر او مسلط است، فردی است که نسبت به هر چه مادرش به او می گوید یا احساس می کند، حساسیت زیادی نشان می دهد و در واقع تصویر مادرش در ذهن او همیشه در درجه نخست قرار دارد.

او مرتبا سعی می کند مادرش را معرفی کند یا هر محاوره ای را به مادرش ربط دهد. او طرفدار داستان ها، فیلم ها و وقایعی خواهد بود که در آنها، مادران نقش عمده و والایی دارند. او به دقت چشم انتظار روز مادر یا سالگرد تولد او یا هر فرصت مناسب دیگری است که بتواند از مادرش قدردانی کند. چنین شخصیتی گرایش به تقلید و پیروی از مادرش دارد؛ تا جایی که اولویت ها، ترجیحات و دلبستگی های او را به خود می گیرد. او همراهی زن های مسن تر را به زن های هم سن و سال خود ترجیح می دهد. در ایام کودکی او به اصطلاح یک بچه ننه است و در بزرگسالی و در موقعیت یک فرد بالغ هنوز به نخ های پیشبند مادرش وابسته است

ظرفیت چنین انرژی انباشته شده ای شاید مثبت، منفی یا ترکیبی از این دو باشد، که  به تاثیر آن بر زندگی ما بستگی دارد.

سخن امید
سخن امید

عقده ها توسط خاطرات و زخم های گذشته ما تولید می شوند. ما نمی توانیم از آنها اجتناب کنیم، زیرا هرگز از سابقه و گذشته خود رها نمی شویم.

به نظر می رسد هر چیزی که برای ما اتفاق افتاده، هنوز جایی در اعماق روان ما زنده است.

هرچه تجربه اتفاق افتاده به سنین آغازین زندگی ما نزدیک تر باشد، عقده قدرتمندتر است و دلیل آن حساسیت روان در دوران کودکی است، که عقده های والدینی را بیش از هر چیزی در ساختار روانی ما موثر می گرداند.

ما معمولاً متوجه نمی شویم که از روی عقده عمل می کنیم، زیرا هنگامی که عقده فعال میشود، بر ناخودآگاه ما اثر می گذارد. اگر سعی کنید به شخصی که در تسخیر عقده است، بگویید عقده دارد، او این را انکار کرده و بر صحت احساس و ادراک خود اصرار می ورزد. شاید حضور عقده ها را بعد از آنکه آسیب خود را وارد کردند، تشخیص دهیم یا شاید زمانی آگاه شویم که بر جسم ما اثر گذاشته است، مثلاً لرزش های شدید بدن، خشک شدن گلو، عرق کردن کف دست، تپش قلب، تنگی نفس و…

روان ما دارای سه سطح می باشد :

۱٫ سطح خودآگاه یا دنیای بیرون

۲٫ سطح ناخودآگاه یا دنیای شخصی که شامل مجموعه سابقه و گذشته عاطفی و احساسی هر فرد است

۳٫ ناخودآگاه جمعی یا زمینه ی کهن الگویی که شامل ویژگی های عمومی ما، انگیزه ها و الگوهای مان می باشد که با کل بشریت در گذشته و حال سهیم هستیم

دنیای ناخودآگاه شخصی پر از انرژی های احساسی قدرتمند است، که از تجربیات گذشته ما برمی خیزند.

عقده ها همانند کلید هایی هستند که به ناگزیر در دسترس دنیا قرار می‌دهیم و ممکن است ناخواسته توسط هر کس و در هر زمان باز شوند.

عقده
عقده

هر چه رابطه ای صمیمانه تر و نزدیک تر باشد، کلید های بیشتری در دسترس فردا مقابل قرار دارد، چون که ما را به آن صمیمیت آغازین یعنی رابطه فرزند- والد سنین کودکی نزدیک تر می کند. برای همین روابط نزدیک و صمیمی  به ناچار زیر سنگینی زخم های گذشته و انتظارات غیر واقع بینانه قرار می گیرد و غالباً میشکنند.

محرک هر چند بسیار گذرا باشد، اما روان ما چیزی نیست جز انباشت گذشته ها، که به دنبال مشابه می گردد. لذا ما تمایل داریم به شیوه تخریب خود عمل کنیم، الگوهای آن را تکرار کنیم و از پیامدهای آن رنج ببریم. این نگرش نوعی منشور روانی یا به نوعی عینک یا فیلتری است که توسط برداشت پدیدارشناسی ما از دنیا ایجاد شده است این نگرش به صورت آمیزه‌ای از تجربه ما از خانواده اصلی، زمینه های فرهنگی و زخم های شخصی مان ما را به دیدن دنیا بگونه ای جانبدارانه راهنمایی می کند.

این فیلتری که از پشت آن خود و دیگران را می بینیم و اساس انتخاب های تکراری و مشابه ما را تشکیل می دهد همان عقده است.

گذشته نامشخص روان شامل تمام چیزهایی می شود که فراتر از توانایی احساسات کودک برای پردازش است.

فعال شدن عقده‌هایی با نیروی منفی و تشدید آن ها در مناطق پر مخاطره طبیعت، همواره با اضطراب و نگرانی همراه است. اضطراب و نگرانی غیر معقول و گیج کننده است و ما به طور غیر ارادی به رفتارهایی مشغول می شویم تا ناراحتی مان را تسکین دهیم. دامنه چنین رفتارهایی از گریز تا ستیز، جدایی، اجتناب تا مراقبت وسواس آمیز و وابستگی را شامل می شود.

مدار عقده شبیه یک مدار الکتریکی است، به این شکل که محرک، فرایند منشور و فیلتر شدن، فعال سازی داده های قدیمی، فراخوانی، نگرانی و رفتار تسکین بخش مدار را کامل می کند و این ها همه در کمتر از یک ثانیه اتفاق می افتد.

سید امید خیریه
سید امید خیریه

وجود عقده ها سهم بزرگی در مشکلات مان در روابط، رفتن ما به درون خود، آشفتگی و هرج و مرج دنیا را بر عهده دارد.

ما هرگز نمی توانیم کاملاً بفهمیم کدام نیرو های شرطی شده از گذشته مان ما را شکل داده و هدایت می کنند.

حتی عقده هایی که از آنها آگاه می شویم، اغلب در برابر تمامی تلاش های ما برای نیروزداییشان مقاومت می‌کنند.

گذشته مان را هرگونه که پشت سر بگذاریم، الگوها چنان عمیق برنامه ریزی شده اند که به نظر می‌رسد هویت حقیقی ما هستند، تا درونی کردن آن چه بر ما رفته است.

تا زمانی که رنج پذیرش “من آنچه بر من روی داده است، نیستم، من آن چیزی هستم، که تصمیم میگیرم باشم” را تحمل نکنیم، نمی‌توانیم از محدوده های گذشته فراتر برویم.

امیدوارم مطالب گفته شده درباره عقده به شناخت و پذیرش عقده ها در این مقاله از سایت سخن امید برای شما مفید بوده باشه.

مقاله های مرتبط :

0 0 رای ها
Article Rating
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments