سه تکنیک رفتار با دیگران که زندگی شما را نجات می دهد

تکنیک اول: حسن جویی

من، پیمانکار ساختمانی و ارتباط موثر

چند سال پیش نزدیک ظهر داخل دفتر خودم نشسته ومشغول انجام کارهای شرکت بودم. ناگهان در باز شد . شخصی وارد شد در حالی که لباس‌های اتو کشیده و مرتبی به تن داشت. صورتش هم آراسته و بوی عطر از او استشمام می‌شد. در این هشت، نه سالی که در کار عمرانی تجربه دارم تا به حال چنین صحنه‌ای ندیده بودم که در یک محیط خشن کاری، شخصی این قدر به ظاهرخودش بها بدهدو این بسیار جای تقدیر داشت.

بلافاصله از جایم برخواستم و به پیشواز او رفتم. خودم را معرّفی کردم. از او هم خواستم که مشخصات کامل خود را بیان کرده و نوع کارش را با بنده مطرح کند. مودبانه خودش را معرفی کرد و با کمال تعجب متوجّه شدم که این فرد، یک پیمانکار ساختمانی است که مدام با مصالح سر و کار دارد. بی‌درنگ به ایشان علاقه‌مند شدم و شروع کردم به حسن‌جویی از وضع مناسب ظاهریش. آن پیمانکار هم با روی خوش، از من تشکر کرد. و همین تکنیک حسن جویی باعث شکل گرفتن یک رفاقت نزدیک بین من و آن پیمانکار و نیز رفت و آمدهای خانوادگی گردید.

قابل ذکراست از اولین دیدارمان تا الان نفع مادی و معنوی زیادی از آن شخصیت به بنده رسیده و آن هم فقط به خاطر یک حسن جویی ساده.

من، همکارم و ارتباط موثر

ماه رمضان امسال بود که یکی از همکاران عزیزم از من ، همسر و دخترم، برای افطاری دعوت کرد و ما هم پذیرفتیم و اواخر ماه مبارک، خدمت ایشان رسیدیم. جای شما خالی غذا زرشک پلو با مرغ بود و بسیار هم دلپذیر و خوشمزه. چند ساعتی دید و بازدید طول کشید و حدود ساعت یازده شب بود که مرخص شدیم. مدتی بعد همان همکار را در شرکتی که فعالیت داشتم، دیدم. احساس کردم که به خاطر موضوعی کمی آزرده خاطر و نگران است. خیلی دوست داشتم کمکش کنم و او را از این حال و هوا خارج کرده و انرژی مثبتی به او انتقال دهم.

پس شروع کردم به حسن جویی، آخه ایشان و خانواده محترم شان بسیار مهربان و مهمان‌نواز بودند .چقدر از ادب دختروپسرشان خوشم آمد. همه خوبی هایی را که در آن دورهمی کوتاه دیده بودم،یکی یکی به زبان آوردم و توانستم یک حس و حال خوب را به ایشان هدیه کنم.

دوستان خواهش می کنم از هر فردی، صفت خوب، مهربانی و یاهرنوع زیبایی را دیدیم، آن را با ذوق و شوق به زبان آوریم. این پاسخ ما ضمن اینکه به دیگران تازگی و انگیزه می‌بخشد، برای خودمان نیز شادمانی وصف‌ناپذیری به ارمغان می‌آورد. متاسفانه زیاد می‌بینیم افرادی را که حتی از بیان کردن خوبی‌ها یا حسن جویی از نزدیک ترین عزیزان خود(نظیر همسر،فرزند،پدر،مادر،خواهر یا برادر) نیز اجتناب می‌ورزند. و این امر می‌تواند ریشه در خجولی ‌آن فردداشته باشد که البته همه اینها با تمرین و تکرار این صفت پسندیده، رفع خواهد شد. پس باز هم تاکید می‌کنم حسن جویی، حسن جویی و حسن جویی کنید و در این فرایند، بسیار دست و دل باز باشید و هرچه می‌توانید پیرامون این موضوع اسراف کنید.

چه کتابی بخوانم؟

دوستان به شما پیشنهاد می کنم کتاب آیین دوست یابی آقای دیل کارنگی را حتما تهیه کنید و در اولین فرصت با دقت آن را بخوانید. سعی کنید تک تک تکنیک های ناب آن را در روابط تان به صورت عملی اجرا کنید.من سیدامیدخیریه این کار را کرده ام و پشیمانم چرا بیست سال پیش این کتاب بی نظیررا نخواندم.

همین الان دست به کار شوید:

از امروز به مدت یک هفته، روزانه از ۵ نفر از افرادی که بیشترین ارتباط را با آنها دارید، حداقل یک مورد حسن جویی انجام دهید. در شروع کار اولویت با عزیزان شما نظیر همسر و فرزند ، پدر ومادر است.

تکنیک دوم: سطل احساسات طرف مقابل را پر کنید

کدامیک از شما عزیزان، کتاب” سطل شما چقدر پر است” نوشته تام راث را تا به حال مطالعه کرده است؟ این کتاب بیانگر این موضوع است که هر انسانی در درون خودش، دارای یک سطل احساسات است(به صورت استعاری)، در مواقعی که این سطل خالی است یعنی شخص در پایین‌ترین سطح بازدهی و انرژی قرار دارد و یا به عبارت دیگر خلق شخص پایین است .بالعکس وقتی سطل احساسات آدمی پر است یعنی او در بالاترین سطح خلق و خو، انرژی و بازدهی است. جالب آنکه ما در طول شبانه روز دارای تعاملات متعددی با افراد گوناگون هستیم . در تک تک این برخوردها حتی در حد یک احوالپرسی ساده، می‌توانیم سطل احساسات طرف روبرو را پر یا خالی کنیم. چند ماهی است(از اوایل سال ۹۷ تا الان که ماه مرداداست) ، نوسانات بازار طلا و ارز در کشورمان، بسیار شدّت گرفته است. به طوری که قیمت دلار در مدت کوتاهی تا سه برابر صعود کرد و به دنبال آن ارزش پول ملی و قدرت خرید عموم مردم کاهش یافت.

در این مدت من هر موقع سوار تاکسی یا اتوبوس می شدم، هر شهروندی از بدی اوضاع ، گرانی، مریضی و بدبختی‌ها، برای بقیه سخن می‌گفت ومدام سطل احساسات افراد را خالی می کرد. ولی خود من در همین محیط سم پاشی شده ، هر لحظه سعی می‌کردم به مردم امیدواری کاربردی بدهم.(ونه امید واهی)، یعنی اینکه الان بهتر است کجا سرمایه‌گذاری کنند و اینکه در ماه‌های اخیر، تئوری پول داغ حاکم شده است. یعنی در این اوضاع هر فرد ایرانی باید سعی کند کمتر پول نقد داشته و بلکه ریال را تبدیل به احسن کند. چالش اقتصادی می‌تواند هم فرصت باشد برای انسان‌های تیزحس و هم تهدید باشد برای کسانی که هیچ تغییری در خودشان و کسب و کارشان نمی‌دهند.خلاصه بااین گونه تحلیل های اقتصادی سعی می کردم به جای خالی کردن سطل احساسات هم وطنانم،در آن ها حس امیدواری وتلاش مضاعف را القا کنم.

من، کودکم و ارتباط موثر

اوایل امسال(سال ۱۳۹۷) بود که یک مساله(نه مشکل، همیشه سعی کنید واژه مشکل را با مساله جایگزین کنید) در خانواده سه نفره ی سید امید خیریه پیش آمد. چند وقتی بود که کوثر دخترم(۵ ساله) به محض اینکه با مادرش وارد محیط حمام می شد، به شدّت دربرابر این کار مقاومت می‌کرد، یعنی با سر و صدای زیاد ، جیغ و فریاد و بعضاً فرار کردن، اجازه این کار را نمی‌داد.به نظر خود من به نحوی ترس از آب داشت. این مساله چند هفته‌ای به طول انجامید. واقعاً این رفتار کوثر،ما را کلافه و البته به فکر فرو برده بود. همان زمان بود که من به صورت اتفاقی کتاب سطل شما چقدر پر است را مطالعه کردم و با الهام از محتویات آن، با کمک همسرم تصمیم گرفتیم تا به تدریج مساله را حل کنیم. واقعیت این بود که کوثر کوچولوی من در آستانه ورود به محیط حمام، به یکباره سطل احساساتش خالی می‌شد و من و نجمه جان باید به نحوی، سطل وجودی دخترمان را پر می‌کردیم. دست به کار شدیم. من پیشنهاد دادم که یکسری وسایل بازی که فرزندم به آنها علاقه‌مند بود در داخل حمام برده و فضا را تبدیل به یک بازیخانه کنیم . آن وقت از کودکم خواهش کردیم که با ما به حمام بیاید. انگار معجزه‌ای رخ داده بود. کوثر وقتی پایش را داخل حمام گذاشت، گویا به یک باره سطل احساسات ‌اش، نه تنها پر بلکه لبریز شد. لبخندی زد و در حالی که از شادی در پوست خودش نمی‌گنجید، کف حمام نشست و شروع کرد به بازی کردن و همسرم هم به راحتی بعد از مدت‌ها، او را استحمام کرد. ما این چالش را با یک تکنیک ساده ارتباطی حل کردیم. درباره این موضوع نکته جالب آن است که به محض اینکه ما اقدام می‌کنیم به پر کردن سطل احساسات طرف مقابل و یک حال خوب را به مخاطب مان هدیه می‌کنیم ناخودآگاه، ظرف خود ما هم پر می شود و این یعنی یک بازی دو سر برد.

همین الان دست به کار شوید:

بعداز اتمام تمرین حسن جویی مربوط به تکنیک‌ قبلی، به مدت یک هفته سعی کنید به هر صورتی که می‌توانید سطل احساسات دیگران(مخصوصاً اعضای خانواده‌تان) را با گفتن حتی یک جمله مهرآمیز ، یک لبخند گرم و یا یک سلام پر انرژی صبح گاهی ، پر کنید. مطمئن باشید تغییرات مثبت اساسی در زندگی‌تان رخ خواهد داد.

چه کتابی بخوانم؟

دوستان از شما می خواهم کتاب” سطل شما چقدر پر است” نوشته تام راث را حتما تهیه کنید.این کتاب از انتشارات البرز است و حدودا نیم ساعته می توانید کل آن را بخوانید وبا عمل به دستورالعمل هایش زندگی خود را تغییر دهید.

تکنیک سوم: انتقاد پذیر بودن

من، پلیس و ارتباط موثر

خرداد ماه امسال بود که در خیابان آیت اله کاشانی شهرستان کاشان با عجله در حال رانندگی با سرعت زیاد بودم و این در حالی بود که کمربند هم نبسته بودم. ناگهان به خودم آمدم و مشاهده کردم که پلیس راهنمایی رانندگی به علّت تخلف، بنده را متوقف کرده است. هوا گرم بود و مشخص بود که آن مامور به شدّت خسته و عصبانی است. مدارک شامل گواهینامه، کارت ماشین و بیمه نامه را برداشتم و در همین حین، تکنیک انتقادپذیر بودن در ذهنم کلید خورد.نزدیک شدم سلام گرمی دادم و قبل از اینکه سخنی رد و بدل شود، با ادبیاتی محترمانه این گونه شروع کردم:

 “بزرگوار، من هم تند رانندگی می‌کردم و هم کمربند نبسته بودم و هر میزان که شما مرا جریمه کنید، با کمال میل پذیرا بوده و همین الان پرداخت می‌کنم و پیشاپیش هم از حضور حضرتعالی عذرخواهی می‌کنم.”

 به محض اینکه این جملات را بیان کردم، ناگهان ورق کاملاً برگشت، لبخندی بر روی لبانش نشست، لحن حرف زدنش کاملاً تغییر کرد و این گونه گفت:

“شما هم خسته نباشید، اصلاً من نباید شما بزرگوار را جریمه کنم، ولی چون شماره پلاک را یادداشت کرده‌ام، مجبورم یک مبلغ حداقلی جریمه کنم و از این بابت از حضور شما عذرمی‌خواهم.” باور کردنی نبود، در عرض فقط چند دقیقه با یک تکنیک خیلی ساده، توانستم اوضاع را به نفع خودم رقم بزنم. پس پیشنهاد می‌کنم شما بزرگواران هم اگر اشتباهی را مرتکب شدید، به جای دلیل تراشی‌های بی‌مورد، با کمال میل خطای خود را بپذیرید و با این کار قطعاً شرایط به نفع شما رقم خواهد خورد. بهتون قول می‌دهم.

همین الان دست به کار شوید:

سعی کنید پس از اتمام تمرین”پر کردن سطل احساسات دیگران” به مدّت یک هفته اگر در موقعیّتی دچار اشتباه شدید، جسورانه خطای خود را پذیرفته و درصدد جبران آن برآیید. این جمله را دیل کارنگی در کتاب دوست یابی خود بیان میکند که: “قبل از اینکه دیگران از شما انتقاد کنند و اشتباهتان را به رخ تان بکشند، خودتان پیش‌دستی کرده و عمل خطای خویش را بپذیرید.” این اقدامک را به صورت جدی انجام داده و بازخوردها را به شماره ۰۹۱۳۳۶۱۸۰۹۷، پیامک کنید.