تقریبا همهی ما در مدرسه، دانشگاه، محیط کار و یا در جمع خانواده تجربهی برخورد با کسانی را که همیشه ساز مخالف میزنند، داشتهایم. خودرأی بودن آنها، جو دوستانه را از بین میبرد و حالتی منفی بین افراد حاضر برقرار میکند. اگر کارمند یا همکاری دارید که نشانه های سمی بودن را دارد، این مقاله از سایت سخن امید را بخوانید تا بتوانید بهترین شیوهی برخورد را بهکار ببندید. بهتر است هرچه زودتر محل کارتان را از وجود آدم های سمی پاک کنید.
وقتی در محل کارتان ارتقای شغلی پیدا میکنید، همکارهای حسودتان از این قضیه خوشحال نمیشوند. آنها هرگز به شما تبریک نمیگویند چه برسد به تشویقی خشک و خالی! وقتی در ایمیلی به دوست یا همکار بخیل خود خبر قبولیتان را در امتحانی میدهید، هرگز منتظر جواب ایمیلتان نباشید، چراکه آنها تنها خودشان را مستحق پیشرفت و ترقی در زندگی میدانند. اینگونه افراد، آدم های سمی محل کار شما هستند.
واقعیت این است که آدم های منفی گرا قادرند منفینگریشان را به حقیقتی بسیار فراگیر تبدیل کنند. آنها حتی آدمهای مثبت را نیز متضرر میکنند و چارهای جز کنار آمدن برایشان باقی نمیگذارند.
توصیه میکنیم که تلاش کنید مثل این آدم های سمی قربانی سرزنش، قضاوت و انتقاد نشوید. در قبال تفکر و احساسات خودتان کاملا مسئول باشید. سعی کنید رویکرد تازهای نسبت به برخورد با منفینگری همکارتان بیابید و در برابرشان جبهه نگیرید.
کسانی که اعتماد به نفس بالایی دارند، الهامبخش دیگران هستند. درحالیکه آدمهای مغرور، رفتاری آزاردهنده و کلامی نیشدار دارند. متکبرها فکر میکنند که از همهی اطرافیانشان بهتر هستند. سعی کنید پیش از آنکه آدم های سمی دوروبرتان شما را نابود کنند، خود را از شر آنها خلاص کنید. این افراد به گروههای مختلفی تقسیم میشوند که در ادامه با آنها آشنا میشویم.
- قضاوتکنندهها
این دسته از آدم های سمی کسانی هستند که همیشه در حال انتقاد از زمین و زماناند. آنها از قضاوتکردن دیگران هم خسته نمیشوند. ممکن است شما مطلبی را با ریز و درشت جزئیات برای این افراد توضیح دهید، اما آنها مطالب شما را از یک گوش میشنوند و از گوش دیگر در میکنند.
بهخاطر خودتان و آنها، مطمئن شوید که نسبت به مشکلات این افراد، برخورد شخصی نداشته باشید. به هیچ وجه منفینگری آنها را به خود نگیرید؛ چون این دقیقا همان چیزی است که این افراد بهدنبالش هستند. آنها مثل سایه بهدنبال شما میآیند و از کوچکترین مسئلهای ایراد میگیرند. آنها سعی میکنند شما را مقصر جلوه دهند؛ چون تصور ذهنیشان این است که شما رازهایی را از آنها پنهان کردهاید.
- بهانهگیرها
گروه دیگر کسانی هستند که مدام بهانهتراشی میکنند و تقصیرها را گردن این و آن میاندازند. اینها یکی از مسمومترین افرادیاند که هیچوقت مسئولیت کارهایشان را قبول نمیکنند و همیشه انگشت اتهام را به سوی دیگران میگیرند. این کار در نهایت باعث واکنش زنجیرهای (اثر دومینو) نسبت به اشتباهات رخداده در محل کار و شکلگیری جو نامطلوبی میشود. از این افراد بهشدت دوری کنید و خود را از دردسرهایشان رها سازید.
- خبرچینها
کسانی که مدام پشت سر بقیه حرف میزنند، شایعه درست میکنند و یا حتی دربارهی مسائل خصوصی دیگران صحبت میکنند، گونهی دیگری از آدم های سمی هستند. آنها همیشه در حال کنجکاوی و جستوجوگری در زندگی همکارانشاناند تا مثل رادیویی سمی اطلاعات گرانبهایی را بین همه پخش کنند. خبرچینها بهخاطر حس ناامنیای که دارند، قادر به تشخیص واقعیت از خیال نیستند. ممکن است روزی حقیقت برملا شود و پردههای دروغین آنها بیفتد که همین باعث جریحهدار شدن احساسات و دشمنیهای تازه میان همکاران میشود. داشتن همکار خبرچین میتواند بسیار مخرب باشد.
- دروغگوها
بدترین کسانی که قادرند محیط کار شما را مسموم کنند، انسانهای قلابی و دروغگوها هستند. اطمینانکردن به این افراد کار بسیار سختی بهنظر میرسد، چون دانستن اینکه آنها در حال گفتن دروغ جدیدشان هستند و یا واقعا حقیقت را بازگو میکنند، هرگز میسر نیست. بلاتکلیفی در تشخیص رفتار راست یا دروغ آنها، بهسرعت شما را خسته میکند و در طولانیمدت باعث کاهش انرژی کاری شما میشوند.
- کنترلگرها
- کنترلگرها یکی از وحشتناکترین گونهی آدم های سمی هستند. آنها هیچوقت به حرف دیگران اهمیت نمیدهند، زیرا دچار این توهماند که خودشان همهچیز را بهدرستی میدانند و برای هر مشکلی راهحل عالی دارند. وجود این کابوسهای شبانه در زندگی شخصی شما هم آزاردهنده خواهد بود؛ چه برسد به محیط کار که کلنجار رفتن با آنها را صد مرتبه سختتر میکند.
راهحل ما در مواجهه با آدم های سمی چیست؟
مدیران باید در استخدام کارکنانشان علاوه بر در نظر گرفتن تحصیلات مناسب، رفتار شایسته و انرژی مثبت را هم مورد توجه قرار بدهند. اینگونه میتوان از شر بسیاری از این جادوگران که با بدجنسی جلوی سرعت ترقی دیگران را میگیرند، در امان بود. بهیاد داشته باشید که ذهنهای منفی این افراد بهسرعت از انرژی مثبت اطرافیانشان میکاهند.
تغییر شیوهی تفکر افراد منفینگر به مهارتهای جدیدی نیاز دارد. ایجاد حداقلِ تغییر در شخصیت و پرورش اخلاق حرفه ای و کاری در آنها، سخت کوشی شما را میطلبد تا بتوانید شخصیت آنها را برای سازگاری با چشماندازهای شرکت و وظایفشان شکل دهید. در نتیجه میتوانید اعضای مفیدتری در محیط کار خود داشته باشید.
معمولا داشتن این مهارتها چیزی نیست که به ما آموزش داده شده باشد. برای تحصیل این مهارت، به توسعههای شخصیتی پیچیدهای نیاز است. ما درحالیکه تلاش میکنیم بر فرهنگ فردگرای وسواسیمان غلبه کنیم، باید به متفکر، معاملهگر و مشارکتکنندهی بهتر تبدیل شویم و همچنین شنونده خوبی باشیم. اینگونه است که میتوانیم از کارمندان کارشکن پیشی بگیریم.
اگر میخواهید نوری در تاریکی باشید، بهجای تمرکز بر مشکلات، به راهحلها فکر کنید. ابتدا از رئیستان بخواهید شما را از شر آنها خلاصتان کند یا کاری کند که از آنها دور شوید چون این واقعیت که ممکن است آنها هرگز تغییر نکنند، انکارناپذیر است. اگر این راه عملی نیست، از رئیستان بخواهید دورهی آزمایشی جدیدی برای همکار سمی شما درنظر بگیرد و از سایر کارکنان بخواهد که رفتار او را زیر نظر بگیرند. تحلیلهای آنها به رئیس شما کمک میکند تا خودش به حل مشکل بپردازد.
اگر شما رئیس شرکت هستید، فردی دانا، سختکوش و مهربان را جایگزین این افراد سمی کنید، چراکه مهربانی ویژگیای نوعدوستانه است. شخص مهربان همیشه بهترینها را برای دیگران میخواهد. این ویژگی بهمعنای داشتن نقطهضعف نیست و قدرت درونی واقعی و شخصیت مستحکم فرد مهربان را متجلی میکند. کارمند مهربان یکی از بهترین همکاران در محیط کار محسوب میشود. حتی مشخص شده است که مهربان بودن برای سلامتی هم مفید است!