ما توسط فرهنگی احاطه شده ایم که کمال گرایی را تجلیل می کند. هر روز به طور ظریف تشویق می‌شویم که همه چیز را تا درخشش آینه‌ای، از ظاهر شخصی‌مان گرفته تا اجراهای حرفه‌ای‌مان جلا دهیم، گویی که بی‌عیب بودن معیار نهایی موفقیت است.
پس از همه، چه کسی نمی خواهد کامل باشد؟ به نظر می رسد یک فضیلت، یک قدرت، استاندارد طلایی که همه باید برای آن تلاش کنند.
اما حقیقت اینجاست: این جستجوی بی وقفه برای کمال می تواند سناریویی کمتر قابل مشاهده، اما آسیب زاتر ایجاد کند.
یک کارآفرین نوپا را تصور کنید که برای همیشه برنامه کسب و کار خود را تنظیم می کند و منتظر آن لحظه “عالی” است تا سرمایه گذاری خود را راه اندازی کند، که هرگز نمی آید. یا به والدینی فکر کنید که با وسواس در حال تحقیق در مورد بهترین روش‌ها برای تربیت فرزندشان هستند، اما از ترس مرتکب اشتباه فلج شده‌اند تا واقعاً از والدین لذت ببرند. این نقطه ضعف چیزی است که ما آن را کمال گرایی می نامیم.
در این مقاله از سخن امید ، استراتژی‌هایی برای غلبه بر کمالگرایی که می‌تواند شما را هم در زندگی شخصی و هم در زندگی حرفه‌ای‌تان دچار مشکل کند، بررسی می‌کنیم.پس تا انتهای مقاله همراه ما باشید تا ۴روش غلبه بر کمالگرایی را بررسی کنیم.
کمال گرایی چیست؟
کمال گرایی آن ترس بی حرکت است که شما را از شروع یا اتمام کارها به دلیل نیاز شدید به درست کردن همه چیز باز می دارد و زمانی شروع می‌شود که ترس از اشتباه کردن یا عدم رعایت استانداردهای غیرممکن بالا شما را متوقف کند. مثل این است که روی لبه استخر ایستاده باشید و بخواهید در آن شیرجه بزنید، اما آب هرگز کاملا درست به نظر نمی رسد.
این کمال گرایی اغلب از جنبه های ریشه ای روانی و عاطفی کمال گرایی ناشی می شود. ممکن است در محیطی بزرگ شده باشید که اشتباهات به شدت مورد انتقاد قرار می‌گیرد، یا عشق و تایید افراد کلیدی زندگی‌تان با عملکرد شما مرتبط است. با گذشت زمان، این تجربیات می توانند این باور درونی را ایجاد کنند که کامل بودن تنها گزینه امن است، تنها راه برای جلوگیری از انتقاد یا طرد شدن.
شناسایی علائم و نشانه های کمال گرایی می تواند به شما کمک کند تشخیص دهید که چه زمانی بر رفتار شما تأثیر می گذارد:
- آیا خود را به تعویق انداخته اید زیرا منتظر زمان “عالی” برای شروع یک پروژه هستید؟
- آیا اغلب از عملکرد خود ناراضی هستید حتی زمانی که دیگران کار شما را تشویق می کنند؟
- آیا در یک حلقه بی پایان آماده سازی و تحقیق گیر کرده اید و هرگز به سمت عمل حرکت نمی کنید؟
این تنها چند نمونه از این است که چگونه کمال گرایی می تواند در زندگی شما ظاهر شود.
هزینه های کمال گرایی
کمال گرایی هزینه سنگینی دارد. این مانند یک تله شن در زمین گلف زندگی است – بی ضرر به نظر می رسد، حتی دعوت کننده، اما وقتی در آن قرار گرفتید، گیر کرده اید و پیشرفت شما متوقف شده است.
اولین دام – تعلل و فرصت های از دست رفته
وقتی خیلی درگیر درست کردن همه چیز هستید، مدام اقدام را به تاخیر می اندازید. شما منتظر لحظه “عالی” یا برنامه “عالی” هستید. در واقع کمال گرایی یکی از علل رایج به تعویق انداختن کار است . در این فرآیند، فرصت هایی را که می توانست به موفقیت یا رشد منجر شود، از دست می دهید.
بعد، یک ضربه جدی به بهره وری شما
شما آنقدر مشغول اصلاحات بی پایان و بی پایان هستید که خروجی شما آسیب می بیند. بدتر از آن، این تلاش مداوم برای کمال می تواند منجر به فرسودگی شغلی شود. مانند یک همستر در چرخ، شما خود را پاره پاره می دوید اما واقعاً به جایی نمی رسید.
سلامت روان و رفاه کلی شما آسیب خواهد دید
مطالعه اخیر منتشر شده در Psychological Bulletin اشاره می کند که کمال گرایی می تواند یک عامل کلیدی در افزایش مشکلات سلامت روانی باشد که امروزه شاهد آن هستیم.
این تحقیق نشان می‌دهد که به نظر می‌رسد سلامت روان جوانان به دلیل استانداردهای شدیدی که برای خود تعیین می‌کنند و انتقاد شدید از خود که مستعد آن هستند، در رنج است. مثل این است که آنها در مسابقه‌ای ثبت‌نام می‌کنند که هرگز نمی‌توانند برنده شوند، با هدف اهداف عالی تحصیلی و شغلی، دنبال کردن ایده‌آل‌های ظاهری غیرواقعی و تعیین نقاط عطف مادی.
افسانه مدرنی که به نظر می رسد آنها به طور کامل می بلعند این است که کمال نه تنها مطلوب است، بلکه اجباری است.
اما این مانند این است که همیشه یک کوله پشتی سنگین حمل کنید، پر از سنگ های انتقاد از خود و ترس از شکست . با گذشت زمان، این بار می تواند منجر به اضطراب، استرس و افسردگی شود.
و فراموش نکنیم، همچنین لذت انجام کارها به خاطر خودشان، امتحان کردن چیزهای جدید و درس گرفتن از اشتباهات را از شما می گیرد. این بهای زیادی است که باید پرداخت کنید، فکر نمی کنید؟
چگونه بر کمال گرایی غلبه کنیم
اگر آماده هستید که قید و بند کمال گرایی را کنار بگذارید، در اینجا ۴ استراتژی برای انجام این کار به شما کمک می کند:
۱. ذهنیت همه یا هیچ را به حاشیه بریزید
این طرز فکر این ایده را ایجاد می کند که هر چیزی کمتر از کامل غیرقابل قبول است، که اساساً منجر به یک بن بست ذهنی می شود.
برای مبارزه با این موضوع، شروع به تشخیص اینکه چه زمانی به همه یا هیچ فکر می کنید، شروع کنید. ممکن است یک نوار غیر واقعی برای خود یا دیگران تعیین کنید یا موقعیت ها را سیاه یا سفید بدون جایی برای حد وسط ببینید.
این باورها را به چالش بکشید، اعتبار آنها را زیر سوال ببرید و از خود بپرسید: “آیا واقعاً درست است که هر چیزی کمتر از کامل، شکست است؟”
کمال گرایی را به عنوان مانعی برای موفقیت در نظر بگیرید، نه معیاری برای آن. هدف این نیست که این افکار را به طور کامل از بین ببرید، بلکه آنها را شناسایی کنید، و آگاهانه تصمیم بگیرید که به آنها اجازه ندهید اعمال شما را هدایت کنند.
۲. به شکست ها به عنوان سنگ های پله نگاه کنید
به جای تمرکز بر کمال، روی پیشرفت تمرکز کنید . این بدان معنا نیست که شما هرگز برای برتری تلاش نخواهید کرد، بلکه متوجه هستید که رشد و یادگیری اغلب از اشتباهات و شکست ها ناشی می شود.
وقتی می لنگید، خودتان را سرزنش نکنید. در عوض، بپرسید: «چه چیزی می توانم از این بیاموزم؟ چگونه می توانم دفعه بعد پیشرفت کنم؟ این چارچوب بندی مجدد شکست ها در فرصت های یادگیری می تواند فوق العاده آزاد کننده باشد و می تواند به حرکت رو به جلو شما کمک کند.
همچنین، همیشه پیشرفت خود را هر چند کوچک جشن بگیرید. هر قدم به جلو دستاوردی است که ارزش شناخت دارد.
۳. قانون ۸۰/۲۰ را بپذیرید
این قانون که به عنوان اصل پارتو نیز شناخته می شود، بیان می کند که ۸۰ درصد از نتایج شما از ۲۰ درصد تلاش شما ناشی می شود.
به کار بردن این مورد در گرایش های کمال گرا به این معنی است که تشخیص دهید چه زمانی به آن ۸۰ درصد رسیده اید که تلاش بیشتر ممکن است به طور قابل توجهی نتیجه را بهبود نبخشد. تلاش برای ۲۰٪ آخر به سمت “کمال” اغلب زمان و انرژی نامتناسبی را با بازده کمی می گیرد.
این در مورد یادگیری این است که با “به اندازه کافی خوب” راحت باشید، به شما این امکان را می دهد که بهره ورتر، کارآمدتر و از کار خود راضی باشید.
۴. بین «باید» و «خوبی که باید داشته باشید» تمایز قائل شوید:
برای رهایی از فلج کمال گرا، با تعیین اهداف واقع بینانه شروع کنید. برخی از کارها به سطح بالایی از توجه و تلاش نیاز دارند، اما برخی دیگر ممکن است نه. یادگیری تفاوت بین این دو نکته کلیدی است.
از خود بپرسید: «مهم ترین وظایفی که باید انجام دهم چیست؟ چه وظایفی خوب است که انجام شوند اما به آن اندازه حیاتی نیستند؟»
شناسایی «بایدها»، «لزوم‌ها» و «خوبی‌ها» به شما کمک می‌کند تا تصمیم‌گیری مؤثرتری داشته باشید. اطلاعات بیشتر در مورد این تکنیک را در اینجا بیابید: نحوه ساده سازی تصمیم گیری با روش روبنا
با اولویت بندی وظایف خود به این روش، متوجه خواهید شد که می توانید انرژی بیشتری را روی آنچه واقعاً مهم است متمرکز کنید و کمتر بر روی تلاش برای کمال غیر ضروری تمرکز کنید.
برای کاوش عمیق تر در کنار گذاشتن کمال گرایی، کمال گرایی چیست و چگونه آن را به خوبی مدیریت کنیم را بخوانید.
سخن نهایی
کمال گرایی، صفتی که بسیاری آن را یک فضیلت می دانند، در واقع می تواند یک سد راه باشد. این می تواند منجر به چیزی شود که ما آن را “فلج کمال گرا” می نامیم، پیشرفت ما را متوقف می کند، به سلامت روان ما آسیب می رساند و لذت را از کار و زندگی ما می گیرد.
برای رهایی از این فلج، ما چهار راهبرد کلیدی را مورد بحث قرار داده‌ایم: کنار گذاشتن ذهنیت همه یا هیچ، نگریستن به شکست‌ها به‌عنوان پله‌ها، اتخاذ قانون ۸۰/۲۰، و جدا کردن «بایدها» از «خوب‌ها» “. اینها گلوله های جادویی نیستند، اما با تمرین، می توانند به شما کمک کنند دیدگاه خود را تغییر دهید و پیشرفت کنید. هدف کامل بودن نیست، بلکه بهتر از دیروز است.
اگر متوجه می‌شوید که تمایلات کمال‌گرا عمیقاً ریشه‌دار شده‌اند و از بین بردن آنها مشکل دارید، در جستجوی کمک حرفه‌ای تردید نکنید. گاهی اوقات، سفر به سمت یک ذهنیت سالم تر با یک راهنما آسان تر است. یک متخصص سلامت روان می تواند ابزارها و استراتژی هایی را برای پیمودن این مسیر در اختیار شما قرار دهد و به شما کمک کند بر موانع کمال گرایی غلبه کنید.
