دوست خوب

دوست خوب

تعریف شما از دوست چیست؟ واژه‌ی دوست برای هر کس معنای به‌خصوصی دارد. دوست خوب بودن همیشه آسان نیست، ولی صرف زمان برای پرورش یک دوستی بادوام قطعا باارزش است. سال‌ها می‌گذرد، عده‌ای در کنارتان می‌مانند، اما همه باقی نخواهند ماند و شما می‌فهمید که یک دوستی پایدار چقدر باارزش است. البته برای داشتن یک دوست خوب، خودتان هم باید دوست خوبی باشید؛ پس برای عمیق‌تر کردن روابط دوستی‌ و پیدا کردن دوستان همیشگی، راهکارهای زیر را دنبال کنید و ببینید که چگونه یک دوست خوب باشیم.

گام اول: معتمد باشید

۱. به قول‌هایتان عمل کنید

هیچ‌گاه قولی ندهید که نمی‌توانید به آن عمل کنید یا حداقل عادت نکنید که همیشه قول بدهید. اگر می‌گویید که با دوستی زمان‌تان را سپری خواهید کرد و کاری مشروع برایتان پیش می‌آید، موقعیت را توضیح دهید و اعتماد کنید که این دوستی به قدری قوی است که جواب‌های منفی هم به اندازه‌ی جواب مثبت ارزشمند و قابل درک هستند. اگر نمی‌توانید به سر قرارتان بروید، به دوست‌تان هدیه‌ای بدهید و از وی عذرخواهی کنید. هیچ کس بی‌عیب و نقص نیست و ایرادی ندارد که به طور اتفاقی به یک قول‌تان عمل نکنید، اما هرگز این کار را به عادت تبدیل نکنید. اگر بدقولی چندین بار و به طور مداوم اتفاق بیفتد، دیگر معتمد به نظر نمی‌رسید چون نمی‌توانید به تعهدتان به دیگران و کسی مثل دوست‌تان پایبند باشید.

زمانی که قولی جدی می‌دهید، به چشمان دوست‌تان نگاه کنید و به آرامی صحبت کنید تا نشان دهید که این قول واقعا برایتان ارزشمند است؛ نه اینکه فقط آن را به زبان بیاورید چون فکر می‌کنید که باید این کار را انجام دهید. چنین قولی را نشکنید، چون باعث ناراحتی دوست‌تان می‌شود و حتی شاید دوستی‌تان را از بین ببرد.

۲. قابل اتکا باشید

از مهم‌ترین ویژگی‌های یک دوست خوب، قابل اتکا بودن است. دوست شما مخصوصا در شرایط سخت به حمایت‌تان نیاز دارد. هیچ‌کس حمایت غیر واقعی را دوست ندارد و آن را برای دوست نزدیکش نمی‌خواهد. تکیه به کسی که رفتاری متغیر دارد بسیار سخت است. همه‌ی ما افرادی را می‌شناسیم که نیت خوبی دارند و با بی‌خیالی می‌گویند «باشه، من …» اما هرگز پیگیری نمی‌کنند. اگر شما چنین فردی هستید، بدانید که به‌ زودی اعتماد دوستان‌تان را از بین می‌برید و آنها کم‌کم شما و گفته‌هایتان را باور نمی‌کنند.

اگر مطمئن نیستید که توان انجام کار مشخصی را دارید یا نه، حاضر به انجامش نشوید چون ممکن است باعث ناامیدی دوست‌تان شوید. در مقابل، در مورد این واقعیت که توانایی انجام کار مورد نظر را ندارید، صادق باشید.

دوستان‌تان باید احساس کنند که همیشه و حتی در زمان‌های سخت می‌توانند روی شما حساب کنند. اگر شما فقط در زمان خوشی در کنارشان باشید، دوستی منفعت‌طلب خواهید بود.

۳. زمانی که اشتباهی مرتکب می‌شوید، عذر‌خواهی کنید

اگر می‌خواهید دوستان‌تان به شما اعتماد کنند، نباید طوری برخورد کنید که انگار بی‌عیب هستید. اگر می‌دانید که مرتکب اشتباهی شده‌اید،‌ به جای انکار کردن، مسئولیت آن را پذیرید. اگرچه دوستان‌تان از اشتباه شما خوشحال نمی‌شوند، اما از این که به اندازه‌ی کافی پخته باشید که آن را بپذیرید، خشنود می‌شوند؛ تظاهر نکنید اتفاقی نیفتاده است یا حتی تقصیر را گردن فرد دیگری بیاندازید.

زمانی که عذرخواهی می‌کنید، باید آن را باور داشته باشید. دوستان‌تان باید صداقت را در صدای شما بشنوند. کاری نکنید که فکر کنند شما به احساسات‌شان اهمیت نمی‌دهید.

۴. صادق باشید

اگر می‌خواهید دوست خوبی باشید و مردم به شما اعتماد کنند، باید در مورد احساسات، رفتار دوستا‌ن‌تان و این که در مورد دوستی‌تان چه حسی دارید، صادق باشید. وقتی در مورد احساسات خود صداقت داشته باشید، ارتباط شما با دوستان‌تان بیشتر می‌شود و آنها با شما درد‌ دل خواهند کرد. اگر دوست‌تان آزرده‌خاطر‌ شده است، نترسید که در این مورد با وی صحبت کنید؛ و همین‌طور اگر چیزی شما را ناراحت می‌کند، از صحبت در مورد آن خجالت نکشید.

صداقت با رُک‌گویی (که می‌تواند باعث آرزده شدن دوست‌تان شود) متفاوت است. مثلا اگر فکر می‌کنید که دوست‌تان مشکل خاصی مثل اعتیاد دارد، وظیفه‌ی شما به عنوان یک دوست این است که در مورد آن با وی صحبت کنید؛ اما اگر فکر می‌کنید او در لباس جدیدش عجیب به نظر می‌رسد، بهتر است نظرتان را برای خود نگاه دارید.

واقعی رفتار کنید. اگر می‌خواهید دوستی‌های پایدار و طولانی مدت داشته باشید، با کسانی در ارتباط باشید که عمیقا برایشان ارزش قائل هستید. برای افرادی وقت بگذارید که در کنار آنها می‌توانید خودتان باشید. اگر رفتارتان خالی از صمیمیت و خلوص باشد، دوستی‌تان دوام نخواهد داشت.

۴. صادق باشید

اگر می‌خواهید دوست خوبی باشید و مردم به شما اعتماد کنند، باید در مورد احساسات، رفتار دوستا‌ن‌تان و این که در مورد دوستی‌تان چه حسی دارید، صادق باشید. وقتی در مورد احساسات خود صداقت داشته باشید، ارتباط شما با دوستان‌تان بیشتر می‌شود و آنها با شما درد‌ دل خواهند کرد. اگر دوست‌تان آزرده‌خاطر‌ شده است، نترسید که در این مورد با وی صحبت کنید؛ و همین‌طور اگر چیزی شما را ناراحت می‌کند، از صحبت در مورد آن خجالت نکشید.

صداقت با رُک‌گویی (که می‌تواند باعث آرزده شدن دوست‌تان شود) متفاوت است. مثلا اگر فکر می‌کنید که دوست‌تان مشکل خاصی مثل اعتیاد دارد، وظیفه‌ی شما به عنوان یک دوست این است که در مورد آن با وی صحبت کنید؛ اما اگر فکر می‌کنید او در لباس جدیدش عجیب به نظر می‌رسد، بهتر است نظرتان را برای خود نگاه دارید.

واقعی رفتار کنید. اگر می‌خواهید دوستی‌های پایدار و طولانی مدت داشته باشید، با کسانی در ارتباط باشید که عمیقا برایشان ارزش قائل هستید. برای افرادی وقت بگذارید که در کنار آنها می‌توانید خودتان باشید. اگر رفتارتان خالی از صمیمیت و خلوص باشد، دوستی‌تان دوام نخواهد داشت.

۵. از دیگران سوءاستفاده نکنید

اگر یکی از دوستان‌تان شک کند که شما در حال سوءاستفاده از او هستید، شما را کنار خواهد گذاشت. دوستی‌های واقعی به دلیل محبوبیت یک نفر یا روابطی که وی دارد، شکل نمی‌گیرند. اگر تلاش کنید با کسی دوست شوید صرفا برای این که به عضویت یک گروه خاص دربیایید، این کار نه دوستی، بلکه فرصت‌طلبی نام دارد و نیت اصلی شما به ‌زودی فاش می‌شود.

اگر شما به شخصی معروف باشید که از دیگران سوءاستفاده می‌کند، افراد جدید برای آغاز دوستی با شما اشتیاقی نخواهند داشت.

دوستی حول محور تبادل و بده بستان می‌چرخد. شاید راحت باشد که یکی از دوستان‌تان هر روز با اتومبیلش شما را به مدرسه یا دانشگاه برساند، اما در مقابل، شما نیز باید برای او کاری انجام دهید.

۶. وفادار باشید

اگر دوست‌تان درباره‌ی موضوعی محرمانه با شما صحبت می‌کند، آن را نزد خود نگاه دارید و در موردش با دیگران حرف نزنید. دقیقا همان‌طور رفتار کنید که از دوست‌تان انتظار دارید. پشت سر دوست خود صحبت نکنید و نیز در مورد اطلاعات محرمانه‌ای که با شما در میان گذاشته، شایعه‌پراکنی نکنید. هرگز در مورد دوست‌تان چیزی نگویید که نمی‌توانید مقابل رویش بگویید. نسبت به دوستان واقعی‌تان وفادار باشید و اگر دوستان جدید یا افرادی که کمتر می‌شناسید در موردشان شایعه‌پراکنی کردند، آماده‌ی دفاع از آنها باشید.

بخشی از وفاداری، درک اهمیت یک دوستی طولانی و پایدار است. این دوستی را با گذراندن وقت‌تان با یک دوست جدید یا فردی که به تازگی ملاقات کرده‌اید، عوض نکنید.

اگر به فردی مشهور هستید که نمی‌توانید دهان خود را نگاه دارید یا شایعه‌پراکنی می‌کنید، دوستان‌تان خیلی زود خواهند فهمید و در آینده برای به اشتراک گذاشتن مسائل شخصی‌شان با شما یا حتی گذراندن زمان با شما، تعلل خواهند کرد.

اجازه ندهید دیگران در مورد دوست‌تان بدگویی کنند. تا زمانی که فرصتی برای شنیدن موضوع از سوی دوست‌تان ندارید، با هر شنیده‌ای به عنوان شایعه برخورد کنید. اگر کسی چیزی می‌گوید که شما را شگفت‌زده می‌کند و به نظرتان کاری نیست که دوست‌تان انجام داده است، بهتر است این‌گونه پاسخ دهید: «من او را می‌شناسم و چیزی که می‌گویی به نظر درست نیست. بگذار من با او صحبت کنم و نظرش را در این مورد بفهمم. تا آن زمان ممنون می‌شوم که در این مورد با دیگران صحبت نکنی.»

۷. احترام بگذارید

دوستان خوب با گشاده‌رویی و حمایت دوطرفه، به یکدیگر احترام می‌گذارند. اگر دوست شما ارزش‌ها و باورهای مشخصی دارد که با عقاید شما هم‌خوانی ندارد، به انتخاب‌های وی احترام بگذارید و با گشاده‌رویی آنها را بشنوید. اگر می‌خواهید دوست‌تان به شما اعتماد کند، باید بتواند به راحتی عقایدی را به زبان بیاورد که شما ممکن است با آنها موافق نباشید یا در مورد دیدگاه جدیدش با شما بحث کند. اگر دوست‌تان فکر می‌کند که با هر ایده‌ی جالب یا جدید او مخالفت می‌کنید، این یعنی برای دوستی‌تان ارزش قائل نیستید.

گاهی ممکن است حرف‌های دوست‌تان به نظر شما کسل‌کننده، نامناسب و ناراحت‌کننده باشد، اما باید برای او احترام قائل شوید و بدون قضاوت، به صحبت‌هایش گوش کنید.

در مواردی که با دوست‌تان مخالف هستید، مخالفت‌تان را با احترام اعلام کنید و به موضوعات گوناگون از زوایای متفاوت بنگرید.

گام دوم: حمایتگر باشید

  • از خود گذشتگی کنید

اگرچه امکان ندارد که همیشه فداکاری کنید، از خودگذشتگی از مهم‌ترین صفات یک دوست خوب است. هر زمان که می‌توانید آرزوهای دوست‌تان را برآورده کنید. محبت‌های وی را متقابلا جبران کنید تا دوستی‌تان تقویت شود. اگر فقط در هنگام نیاز به کمک به یاد دوستان‌تان بیافتید، دیگران خیلی زود می‌فهمند که شما به فکرشان نیستید و به فردی خودخواه مشهور می‌شوید.

به دوستان‌تان از صمیم قلب لطف کنید، نه به خاطر اینکه در عوض چیزی از آنها می‌خواهید.

از خودگذشتگی در زمان مناسب با این که به دیگران اجازه دهید از شما سوءاستفاده کنند، متفاوت است. اگر همیشه به دوستان‌تان کمک می‌کنید و در عوض چیزی عایدتان نمی‌شود، شاید مشکل از سوی خودتان باشد.

از سخاوت دوست‌تان سوءاستفاده نکنید. زمانی که دوستی کاری برایتان انجام می‌دهد، سریعا جبران کنید. پولی که قرض گرفته‌اید را بدون معطلی پس دهید.

۲. شنونده‌ی سراپاگوش و خوبی باشید

مکالمات را به صحبتی یک طرفه از سوی خود تبدیل نکنید. برای درک و حمایت کامل دوست‌تان باید با دقت به صحبت‌هایش گوش کنید. شاید ساده به نظر برسد، اما به اندازه‌ای که در مورد خودتان حرف می‌زنید، باید گوش بدهید. اگر هر مکالمه‌ای را به صحبتی یک طرفه در مورد احساسات خودتان تبدیل کنید، دوست‌تان از این رابطه چیزی به دست نمی‌آورد. با گوش دادن، دوست‌تان اطمینان خاطر پیدا می‌کند که شما به وی اهمیت می‌دهید.

اگر فقط منتظر تمام شدن صحبت‌های دوست‌تان باشید تا آنچه را که خودتان می‌خواهید بگویید، بی‌شک دوست شما متوجه خواهد شد.

سعی کنید تعادل را رعایت کنید تا دوست‌تان نیمی از مکالمه را صحبت کند. گرچه بعضی افراد خجالتی‌تر از دیگران هستند، اما اگر دوست‌تان احساس کند که وقتی با شماست، فرصتی برای صحبت کردن ندارد، دوستی‌تان پیشرفتی نخواهد داشت.

۳. به دوستان‌تان کمک کنید تا بر مشکلات‌شان غلبه کنند

برای این که حامی واقعی باشید، باید بتوانید در زمانی که دوستان‌تان روزهای سختی را سپری می‌کنند در کنارشان حضور داشته باشید. اگر احساس می‌کنید دوست‌تان گرفتار مشکلی شده که نمی‌تواند آن را کنترل کند (مثل مصرف مواد مخدر)، از صحبت درباره‌ی موضوع نترسید و به او کمک کنید تا از این موقعیت رها شود.

گمان نکنید که دوست‌تان می‌تواند به تنهایی بر مشکلش غلبه کند؛ شاید در همین لحظه صدای شما لازم باشد تا او را هشیار کند. اگر مشکلی می‌بینید، در موردش حرف بزنید، حتی اگر احساس عجیبی در این مورد دارید.

دوست‌تان باید بداند که در زمان‌های سخت می‌تواند به شما تکیه کند. هر چقدر او کمتر احساس تنهایی کند، کنار آمدن با مشکلات برایش آسان‌تر خواهد بود.

اگر تمام چیزی که دوست‌تان می‌خواهد، حرف زدن در مورد مشکلش است، این کار در ابتدا ایرادی ندارد؛ اما شما باید به وی کمک کنید تا برای مشکلاتش راهکارهای عملی پیدا کند.

برای مثال، اگر دوست‌تان قبول دارد که دچار اختلال در خوردن است و به سادگی قول می‌دهد که از این به بعد بیشتر بخورد، شما باید این مشکل را جدی‌تر پیگیری کنید و مثلا با یک متخصص سلامت مشورت کنید.

۴. در زمان بحران در کنارشان باشید

اگر قرار است دوست‌تان در بیمارستان بستری شود، به عیادتش بروید. اگر حیوان خانگی‌اش گم شده است، برای پیدا کردنش به او کمک کنید. اگر به کسی نیاز دارد که همراهش باشد، در کنارش باشید. وقتی دوست‌تان در کلاس درس حاضر نیست، برایش از مطالب یادداشت‌برداری کنید. وقتی از هم دور هستید، برایش نامه و کارت پستال بفرستید. اگر یکی از اعضای خانواده‌اش فوت کرده‌ است، در مراسم تشییع جنازه و ختم وی حاضر شوید. کاری کنید دوست‌تان بداند که در هر زمانی می‌تواند روی شما حساب کند.

مطمئن شوید که دوست‌تان همیشه در وسط یک بحران (که شاید حتی ساختگی باشد) قرار ندارد. شما باید در زمان‌های سخت برای کمک در کنارش باشید اما کل رابطه نمی‌تواند حول این مسئله شکل بگیرد.

بخشی از حضور شما در کنار دوست‌تان در زمان بحران، فراهم کردن حمایت احساسی است. به اندازه‌ی کافی به دوست خود اهمیت دهید تا بتواند با شما درددل کند و سبک شود. دستمالی به او بدهید و با دقت به حرف‌هایش گوش کنید. اگر به نظرتان صحبت کردن صحیح نیست، نیازی نیست حرفی بزنید، فقط آرام و اطمینان‌بخش باشید.

اگر دوست‌تان در میان بحرانی قرار دارد که به نظر حل‌شدنی نیست، نگویید «همه چیز درست خواهد شد». گاهی نگفتن این جمله سخت است اما اطمینان خاطر کاذب دادن اغلب بدتر از سکوت کردن است. در مقابل، اجازه دهید دوست‌تان بداند که در این بحران در کنارش هستید. صادق اما با انرژی مثبت باشید.

اگر دوست‌تان از خودکشی صحبت می‌کند، با یک نفر دیگر در این باره صحبت کنید. اینجا قانون «احترام به حریم شخصی» صدق نمی‌کند، چون حتی اگر دوست‌تان التماس کند که به کسی چیزی نگویید، باید این کار را انجام دهید و او را به فردی حرفه‌ای برای کمک معرفی کنید. پیش از این که فرد دیگری را دخیل کنید، با والدین خود و والدین دوست‌تان یا همسرش صحبت کنید ( البته تا زمانی که این افراد مسبب مشکل نیستند).

۵. مشورت‌های صحیح دهید

برای این که دوست خوبی باشید باید بتوانید موقعیت دوست‌تان را از نگاه خودش ببینید و نظر خود را بدون تحمیل آن، با وی در میان بگذارید. هیچ‌گاه دوست خود را قضاوت نکنید، فقط وقتی با شما با درد دل می‌کند، به او مشورت دهید.

از ایده‌های بی‌پایه و امتحان نشده برای مشورت دادن استفاده نکنید. به دوست‌تان فضا دهید و در صورت نیاز، راهکاری ارائه کنید که قبلا امتحان شده و صحیح است. همیشه قبل از اینکه مشورت دهید، در این باره از دوست خود بپرسید.

در بعضی موارد، یک دوست می‌تواند با رفتاری محکم و جدی، دیگری را از موقعیتی خطرناک نجات دهد. اما محتاط باشید؛ شما نباید سخنرانی کنید یا بیش از حد دوست‌تان را نصیحت کنید. با استفاده از اطلاعات واقعی، دیدگاه خود را در مورد موقعیتش به او بگویید و پیشنهاد دهید که اگر شما در موقعیت او بودید، چه می‌کردید.

۶. به دوست‌تان در زمان مورد نیاز، فضا دهید

بخشی از حامی بودن، قبول این واقعیت است که دوست‌تان همیشه نمی‌خواهد زمانش را با شما سپری کند. یاد بگیرید که گاهی عقب‌نشینی کنید و به دوست‌تان فضا دهید. درک کنید که شاید او نیاز دارد کمی تنها باشد یا وقت خود را با دیگران بگذراند. نباید سمج یا نیازمند جلوه کنید. اگر همواره به دوست خود بچسبید و هر لحظه که در کنارتان نیست، بخواهید او را چک کنید، شبیه فردی می‌شوید که نسبت به دیگران احساس مالکیت دارد.

اگر دوست‌تان دوستان مختلف و فراوانی دارد، حسادت نکنید. هر رابطه‌ای خاص و متفاوت است و بدین معنا نیست که دوست‌تان قدر شما را نمی‌داند.

این که به یکدیگر اجازه دهید وقت خود را با دوستان دیگر سپری کنید به هر دوی شما فرصت می‌دهد که با حسی تازه و قدردانی بیشتر با هم ملاقات کنید.

گام سوم: دوستی‌تان را ماندگار کنید

۱. یاد بگیرید که ببخشید

اگر می‌خواهید دوستی‌تان پایدار باشد، باید بتوانید دوست خود را ببخشید و به دوستی‌تان ادامه دهید. اگر کینه‌ی خود را نگه دارید و کاری کنید که تلخی و رنجش به وجود آید، نمی‌توانید به دوستی خود تداوم ببخشید. به یاد داشته باشید که هیچ کس بی‌عیب و نقص نیست و اگر دوست‌تان از صمیم قلب عذر می‌خواهد و کار واقعا بدی انجام نداده است، باید از آن چشم‌پوشی کنید.

اگر دوست‌تان کاری انجام داده که قابل بخشش نیست و نمی‌توانید از آن بگذرید، بهتر است به این دوستی پایان دهید، تا اینکه سعی کنید یک دوستی فنا شده را به زحمت حفظ کنید. اما این اتفاق باید به‌ندرت پیش بیاید.

اگر از دوست‌تان عصبانی هستید اما دلیلش را به وی نگفته‌اید، تا زمانی که در این باره با او صحبت نکنید، نمی‌توانید وی را ببخشید.

۲. دوستان‌تان را همانطور که هستند بپذیرید

برای این که رابطه‌ی دوستی‌ عمیقی داشته باشید، نباید تلاش کنید تا دوست‌تان را تغییر دهید یا وی را مجبور کنید که از دید شما به دنیا نگاه کند. اگر شما محافظه‌کار هستید و دوست‌تان آزادی‌خواه است، به جای اینکه همواره در مورد آن بحث کنید، این مسئله را بپذیرید. شما باید پذیرای دیدگاه تازه‌ای باشید که دوست‌تان می‌تواند به تجربیات شما اضافه کند، نه اینکه بخواهید او هم همه چیز را مثل شما ببیند.

هرچه زمان بیشتری را با فردی بگذرانید، کمتر از یکدیگر ایده‌آل می‌سازید و بیشتر همدیگر را همان‌طور که هستید می‌پذیرید. دوستی واقعی نیز به همین معناست؛ این که عمیقا به یک نفر اهمیت دهید، حتی وقتی می‌دانید که هر دو پر از نقص هستید.

۳. بیشتر از وظایف دوستی از خود مایه بگذارید

یک دوست برای شما صبر می‌کند تا تکالیف‌تان را انجام دهید، اما یک دوست خوب تمام شب بیدار می‌ماند و به شما در انجام تکالیف‌تان کمک می‌کند. به یاد داشته باشید که اگر دوست خوبی باشید، دیگران هم می‌خواهند که دوست خوبی برایتان باشند. متوجه باشید که در چه لحظاتی باید به دوست خود کمک کنید و فراتر از یک دوست معمولی باشید. این کار باعث رشد دوستی‌تان شده و او هم متقابلا برای شما چنین کاری انجام خواهد داد.

اگر دوست‌تان واقعا به شما نیاز دارد ولی می‌گوید «نه، نیازی نیست این کار را انجام دهی…» یاد بگیرید فراتر از کلماتی که به زبان می‌آورد،‌ متوجه نیازش شوید.

۴. در هر شرایطی ارتباط‌تان را حفظ کنید

سال‌ها می‌گذرد و افراد معمولا از هم دور می‌شوند. شاید شما و دوست‌تان به جا‌های مختلف نقل مکان کنید و یکدیگر را هر از گاهی ببینید. گاهی سال‌ها بدون کمترین ارتباط می‌گذرند. اگر هیچ‌گاه دوست‌تان را از یاد نمی‌برید و همیشه به یادش هستید، حتما به او بگویید؛ چون از شنیدن این حرف بسیار خوشحال خواهد شد. شما در گذشته به دلایلی با هم دوست شدید، شاید هنوز هم همان دلیل بتواند شما را در کنار یکدیگر نگاه دارد.

مکان زندگی شما نباید تعیین‌کننده‌ی میزان ارتباط و نزدیکی شما به یکدیگر باشد. اگر دوستی معناداری دارید، باید حتی وقتی فرسنگ‌ها از هم دور هستید، دوستی‌تان پایدار باشد.

هر ماه هدفی برای خود بگذارید که به دوست خود تلفن کنید یا به صورت آنلاین با وی گفت‌وگو کنید، حتی اگر دوست‌تان در مکانی است که با شما اختلاف ساعت دارد. وقتی این کار به یک روال تبدیل شود، رابطه‌تان به قوت خود باقی می‌ماند.

۵. اجازه دهید دوستی‌تان رشد و تغییر کند

برای این که دوست خوبی باشید، باید بدانید که دوستی‌تان در دبیرستان، دانشگاه و حتی بزرگسالی به یک شکل باقی نخواهد ماند. مثلا وقتی ۱۴ ساله بودید شاید همه‌ی زمان خود را با دوست‌تان می‌گذراندید اما وقتی به دو دانشگاه مختلف رفتید یا رابطه‌ای جدی را شروع کردید، طبیعتا زمان کمتری را به صحبت با یکدیگر اختصاص می‌دهید. اما این مسئله به این معنا نیست که دوستی شما مثل سابق نیست؛ بلکه به معنای این است که درگیر زندگی شده‌اید و شکل دوستی‌تان طی سال‌ها عوض شده است.

سعی نکنید دوستی‌تان را دقیقا مثل ۱۰ سال قبل حفظ کنید، آن را انعطاف‌پذیر نگاه دارید.

اگر دوست‌تان ازدواج کرده، فرزند دارد یا در رابطه‌ای جدی است، ولی شما این‌طور نیستید، به این واقعیت احترام بگذارید و بدانید در حالی‌که دوست‌تان هنوز مثل گذشته قدر شما را می‌داند، دیگر نمی‌تواند هر روز و هر لحظه با شما در تماس باشد.

تغییراتی که طی سال‌ها در دوستی‌تان رخ داده است را بپذیرید و یاد بگیرید که شما هم در این رابطه رشد کنید.

مقاله های مرتبط :

0 0 رای ها
Article Rating
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments